پیدایش نوروز در شاهنامه فردوسی
نوروز، جشن رهایی زمین و مردم از رنج است و آسودگی که پس از این رنج بر مردمان باستان آشکار میشود دلیل پیدایش نوروز شده ، میزان ارزشمندی این آسودگی و پیدایش نوروز در شاهنامه فردوسی به روشنی آشکار است.
«روز نخست فروردینماه مردم جهان از رنج آسوده شدند و زمین نیز از رنج برآسود و از آنرو که در این روز زمین و مردم از رنج رهایی یافتند، این روز، نوروز خوانده و جشن گرفته شد.»
دکتر حسین وحیدی به چگونگی پیدایی نوروز، در شاهنامه فردوسی اشاره کرد و افزود: «فردوسی در اشعاری نوروز را به روشنی بیان کرده که /سرسال نو هرمز فرودین/ برآسود از رنج روی زمین/ بزرگان به شادی بیاراستند/ می و جام و رامشگران خواستند/ چنین جشن فرخ از آن روزگار/ بهمانده از آن خسروان یادگار»
وی که پژوهشهای فراوانی درباره جشنها و باورهای ایرانی انجام داده است یادآور شد: «برای اینکه بدانیم این رنج چیست ،نخست باید کتاب «اوستا» را جستوجو کنیم. در اوستا در داستان جمشید آمده که ستارهای دنبالهدار در آسمان نمایان میشود، پس از نمایان شدن این ستاره، تیرگی بر آسمان، شوری بر آب، خرفستر در زمین (واژهای پهلوی و به هر جانور یا حشرهای موذی مانند مار، عقرب، رتیل، زنبور و ساس اطلاق میشود)، کرم در گیاه، مرگ و گرسنگی در حیوان و تنگدستی و درد گونهگون بر مردم آشکار شد.»
وی در ادامه سخنانش افزود: «یکی از ناخوشایندترین پیامدهای نمایان شدن این ستاره، بروز سرمای سخت بوده است، سرمای سخت، برف سنگین و دانه درشت، سرزمین ایران را فرامیگیرد. این سرما 3 سال به درازا میانجامد و آن اندازه سخت است که بسیاری از موجودات میمیرند.»
به گفته «وحیدی» در بخش دیگری از کتاب اوستا «اهورامزدا» از جمشید میخواهد که برای پیشگیری از نابودی موجودات در این سرما، یک بارو بسازد و در آن از هر موجودی، یکجفت نیکو جای دهد تا پایان سرما سرآید.
این پژوهشگر تاریخ ایران باستان یادآور شد: «این سرما 3 سال به درازا میانجامد تا این که پس از سه سال، ستاره دنبالهداری که با نمایان شدنش، چنین رنجی را بر زمین و مردم وارد ساخته از زمین دور میشود و روشنی و گرمی دوباره، زمین را فرا میگیرد. مردمی که در پناهگاه و باروی جمشید بودند از آن خارج میشوند و به مناسبت رهایی از رنجی که بر زمین و موجودات وارد آمده، جشن میگیرند و شادمانی میکنند.»
برپایه گفتههای «وحیدی»، این رهایی از رنج درست برابر بوده با سر سال نو و آغاز بهار به همین دلیل مردم این روز را نوروز نامیدند و جشن گرفتند.
به گفته وی نوروز آغاز رهایی از رنج و آغاز دوباره زندگی است از همینروست که ما بر سر سفره هفتسین، نمادهای زندگی را میچنیم و شادی میکنیم.
«سنجد»، گام نخست سفره هفت سین به نشانه ورود به سرزمین خرد و ندای خردگرایی و دعوت به عقل است. گام دوم، «سیب»، راهیابی به شهرسلامتی و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومین قدم، «سبزه» رسیدن به ساحل ایثار و مفهوم آن صلای از خودگذشتگی و ایثار است. پایه چهارم «سمنو»، دستیابی به خانه توانایی و نیایش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم؛ «سیر»، نماد و نشانه مناعت طبع و شایسته است که انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. ششم، «سرکه»، نماد پذیرش ناملایمات و پذیرش واقعیتهای حیات است و گام هفتم، «سماق»، نماد و نشانه صبر، بردباری و شرط دستیابی به پیروزی و نشستن بر اریکه کامیابی، مبارزه و مقاومت است.
«وحیدی» در پایان سخنانش تأکید کرد: «یخبندان، سرما و نمایان شدن ستاره دنبالهدار بر آسمان ایران، داستانی خیالی نیست، این مسألهای است که دانشمندان امروز، آن را ثابت کردهاند و حضور آن ستاره را یادآور شدهاند.»
منبع :کتاب ایران(ایبنا)، دکتر «حسین وحیدی»، پژوهشگر و نویسنده تاریخ ایران باستان