کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

حب الوطن من الایمان _پیامبر خاتم (ص)_
با سلام و احترام خدمت همه اهالی محترم و بزرگوار کمسار و محلات همجوار .ضمن عرض خوش آمدگویی به شما بزرگواران بابت بازدید از وبلاگ کمسار .به عرض می رساند این وبلاگ با همه نقضان و کم و کاستی هایش درصدد شناسایی و معرفی چهره واقعی کمسار و اهالی محترم آن و روستاهای همجوار تشکیل گردیده و برآنست که با همت همه دوستان و اهالی محترم آن (اعم از مهاجرین ،ساکنین ) گامی در جهت معرفی تاریخچه ،موقعیت جغرافیایی،اقلیمی و فرهنگ ناب مردم آن بر دارد بنابراین انتظار می رود با ارایه پیشنهادات و انتفادات مفید و سازنده ما را یاری نمایید . منتظر ارایه مطالب مفید تاریخی ،اجتماعی ،فرهنگی ،ورزشی ،و... شما بزرگواران هستیم . تا گامی در جهت توسعه فرهنگی این روستای تاریخی بر داشته باشیم . با سپاس فراوان حمید باقری

۱۱ مطلب با موضوع «تاریخ» ثبت شده است

روستای کمساربزرگ

  • موقعیت :

    استان گیلان , شهرستان شفت

  • نام :

    کمساربزرگ

  • جاذبه گردشگری :

        هست

  • تاریخی :

    هست

  • توضیحات:
  • حمام کمسار متعلق به دوره قاجارو یا زندیه بوده که همانند یک حمام سنتی از مجموعه سربینه ، گرم خانه ، خزینه های آب سرد و گرم و… تشکیل میشد.از دیگرآثار و بناهای تاریخی شفت ،خرابه های ساختمانهای حکومتی کمسار است که متعلق به خانهای شفت بوده است ساختمانهای مزبور پس از اقامت خانهای شفت در رشت به تدریج رو به خرابی نهاده و امروز چیز زیادی از آنها برجای نمانده است.دکتر منوچهر ستوده در بررسی و تحقیق خود از آثار تاریخی شهرستان شفت در سالهای ۱۳۴۵ لغایت ۱۳۴۸ مینویسد بیست باب ساختمان آجری با پنجره های ارسی پنجره با شیشه های رنگی که نمودار هنر قاجاری است در این دهکده پابرجاست‌بیشتر آنهاتا سال ۸۸ بجز دو خانه پابرجا نمانده است . رابینو نیز از این بناها یاد کرده و می نویسد که صاحبان آنها به رشت رفته و خانه های آنها متروک افتاده است .کمسار را میتوان نگین روستاهای غرب گیلان دانست .دارای مردمانی سخت کوش و مهمان نواز به نقل از قدیمیان در دورانی که شفت به شهرت نرسیده بود کمسار یکی از مشهورترین نقاط فومن وشفت بود .روستایی که با مرکز استان حدود ۱۸ کیلومتر فاصله دارد و مناظر زیبای ان علاقه مندان زیادی را برای تفریح و گردش به این روستا میکشاند .وجه تسمیه کمسارنقل است دردوران قدیم ساکنان اصلی این منطقه دارای منازل مسکونی کوچکی به نام کومه بوده که این منطقه را باپسوند شباهت سان ،کومه سان نامیدندبعدها به کومسار و به کمسار تغییر نام یافته است .به روایت دیگر این منطقه محل زیست پرنده ای سیاه رنگ به نام سار به زبان گیلکی سیته نامیده میشود بوده و تحت این عنوان به کومه سار یعنی خانه پرنده سار و بعدها به کمسار تغییر نام یافته است که درواقع این روایت کمتر به واقعیت نزدیک میباشد.
       منبع : پارس جو
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۷ ، ۲۳:۱۲
حمید باقری و امیررضا باقری.

«ورس»نوشت:شاید اصیل ترین نوع میراث ، میراث فرهنگ باشد همان که هر چیز پسندیده و فاخری را می تواند درخود جای دهد و آنقدر گسترده است که تاریخ در آن غرق می شود. تمدن های بشری و بقایای زندگی مردم در اعصار گذشته امروزه تاریخ ، فرهنگ ، هویت و حتی ساختار کنونی یک جامعه را می سازد. توجه به این امر باعث می شود مردمان یک دیار اعتماد به نفس بالاتری برای زندگی و ارائه حال کنونی خود داشته باشند.

بیایید تمامی این عوامل را درشهر و روستای خود در نظربگیریم و مقایسه ای انجام دهیم. در این هنگام به شهرستان شفت می نگریم.جایی که نه تنها میراث فرهنگ یک حامی ندارد بلکه بی توجهی به هویت و فرهنگ یک دیار در اینجا بیداد می کند .این جا کسی به کسی نیست.

میراث فرهنگی و گردشگری سازمان متولی این امر در کشور است اما جسم بی جان این سازمان در شهرستان شفت بسیاری از تاریخ دوستان را آزرده خاطرکرده است

دردآوراست به جای تبدیل یک بنای تاریخی به یک نقطه گردشگری آن را به طویله تبدیل کنیم و درآن گاو پرورش دهیم.

زجرآور است که به جای تبدیل کردن حمام تاریخی کمسار به یک موزه ساده ، آن را مدفن زباله کنیم.

با وجود اینکه کمسار از جمله نقاط تاریخی شفت است اما این روزها به کلی از یاد رفته است. حمام قدیمی این منطقه که در بازار این روستا قرار دارد این روزها به مرگ نزدیک و نزدیک تر می شود و کسی در این شهرستان نیست که آخرین زجه هایش را بشوند و کاری انجام دهد.

اگر بخواهیم در این مورد به اداره میراث فرهنگی و گردشگری شفت نمره بدهیم بدون شک مردود خواهد شد . اگر قرار است سازمانی در یک شهرستان نمایندگی داشته باشد و هیچ کاری انجام ندهد آیا بهتر نیست که نباشد؟


بی توجهی مسوولان میراث فرهنگی و گردشگری به ابنیه تاریخی در شفت مانند کلنگی عمل خواهد کرد که بر پیکره هویت این جامعه نواخته می شود.

عملکرد کلنگ گونه میراث فرهنگی در کمسار دل بسیاری از مردم را به درد آورده و افسوس را شامل حال آنها کرده است.

حال باید منتظر نشست که آیا این اداره از خواب برمی خیزد و یا اینکه می خواهد به اغما فرو رود تا یک فاجعه فرهنگی در شفت رخ دهد. فاجعه ای زنجیروار که حمام تاریخی کمسار یکی از چشمه های آن است.

منبع : دیار میرزا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۷ ، ۲۳:۰۲
حمید باقری و امیررضا باقری.


  در کتاب  « تاریخ شفت » نوشته « نادر افشاریان»پژوهشگر گیلانی است که در سال ۱۳۸۸ با نگرشی کامل به شفت در زمینه های تاریخی ، جغرافیایی ، فرهنگی و اجتماعی ، اقتصادی و … منتشر شده است. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شفت و رشت  به تدریس در مدارس شفت پرداخت. وی در سال ۱۳۵۵ وارد دانشگاه شد . پس از بسته شدن موسسات آموزش عالی همانند دیگران به زادگاه خود شفت ، بازگشت و دوباره مشغول به تدریس در مدارس آن منطقه شد و به طور جدی به مطالعه و پژوهش در زمینه ی تاریخ معاصر ایران زمین پرداخت. 

این نویسنده اهل شفت در بخشی از کتابش می نویسد :

شفتی ها از نخستین مردمان پاره ی غربی گیلان بودند که پذیرای دگراندیشی چون سالوک شدند…تنها اثر باقیمانده در کمسار مسجد قدیمی آن است که مردم این منطقه به علت علائق مذهبی از آن حفظ و حراست کرده اند

مرکزیت سیاسی به معنای انچه که در فومن  ولاهیجان وجود داشت خیر وجود نداشته است.امّا همانند دیگر ولایات گیلان، شفت همواره دارای حکمرانان قدرتمند و بالطبع دارای مرکزیت سیاسی و یا به عبارت شما میتوانسته دارای دارالحکومه نیز باشد. اگر به نوشته های موّرخین ، وقایع نگاران ،جغرافی دانان ،سیّاحان خارجی وداخلی که شفت را ازگذشته های دورتا پایان دوره ی مشروطه دیده اند و حتماً نیز درباره ی آن مطالبی نوشته و بالطبع از حکومت آن هم یادی نموده اند، نگاه دقیقی بیافکنیم متوجه می شویم که شفت  نیز همانند برخی دیگر از ولایات گیلان دارای حکمران و مرکز حکمرانی بوده است. برخی نوشته ها که چندان نیز نمی توان به آن استناد کرد حکایت از آن دارند که شفت از نیمه ی دوم قرن دوم هجری دارای حکمرانانی محلّی  بوده که در مناطق کوهستانی فرمان می راندند  و در نیمه ی اول قرن سوم هجری بود که سالوک بن وهب بن منّبه که  گویا سرداری زیدی مذهب  بود ؛ با مواقفت این حکمرانان محلّی وارد منطقه ی شفت شد که می گویند آرامگاه او در نزدیکی روستای شالما شفت ودر محلّی به همان نام  واقع است ، اما سیّد اصیل الدین زوزنی در نیمه ی اول   قرن هفتم هجری ازشفت دیدن کرده و در یادداشت های خود می نویسد: در قرن پنجم هجری امیر ملک اول حکمران شفت بود که دارای ایین حنبلی بود وتوسط  عوامل فرقه ی اسماعیله به قتل رسیده است . اکنون امیر شفت ، امیر  ملک بن شاهی ملک است.پس ازوی امرای مقتدری جون  امیره محمد شفتی،امیره ساسان شفتی، ،امیره سعید شفتی، امیره صعلوک، میر خواند شفتی، میر حاتم شفتی والخ که تا اواسط دوره صفویه برشفت و با مرکزیت گوراب شفت و تنها در یک دوره با مرکزیت احمدسرا (بخش فعلی احمدسرگوراب) بدون قرار داشتن به زیر مجموعه ی ولایتی دیگر و مستقلاً برای منطقه حکومت می کرده اند.بعد ازحکومت شاه عباس که مقارن با فرمانروایی خانها برشفت است مرکز حکومتی شفت به عبارتی دارالحکومه ی شفت به کمسار بزرگ واقع درشرق شهرستان شفت منتقل می گردد امّا شفت همواره مرکزارتباطی  و مرکز اقتصادی منطقه محسوب می شده است. با آغاز دوره ی مشروطه  شفت با همه ی اعتراضاتی که به مرکز ولایت گیلان یعنی رشت می نمود استقلال حکومتی همچون پیشین خود را ازدست داد و باداشتن بنای دارالحکومه دارای نایب الحکومه شد ؛ این وضعیت با اشکال مختلف و تحت اسامی گوناگون زیرسایه ی حکومت شهری دیگر قرار گرفت تا جایی که  منطقه ای با داشتن ظرفیته ای کافی برای داشتن حکمران تبدیل به دهستانی شد که بیش ازچندین دهه  از دایره ی لطف حکومت فومن خارج بود ؛ منطقه ای که ازنظر دارا بودن شاخصه های لازم برای توجه بیشتر، نیازمند سرمایه گذاری مالی و معنوی بود ، برای مدت ها به کناری گذارده شده بود که با توجه به تلاش های مردم کوشا و ساعی شفت برای کسب اعتبارات دولتی هنوز آثار زخم های عمیق عقب ماندگی اقتصادی آن التیام نیافته که بخشی از آن میتواند ناشی از اداره نشدن منطقه ی شفت با مدیرانی دلسوز وکاردان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۱:۵۹
حمید باقری و امیررضا باقری.

نوروز، جشن رهایی زمین و مردم از رنج است و آسودگی که پس از این رنج بر مردمان باستان آشکار می‌شود دلیل پیدایش نوروز شده ، میزان ارزشمندی این آسودگی و پیدایش نوروز در شاهنامه فردوسی به روشنی آشکار است.

«روز نخست فروردین‌ماه مردم جهان از رنج آسوده شدند و زمین نیز از رنج برآسود و از آن‌رو که در این روز زمین و مردم از رنج رهایی یافتند،‌ این روز، نوروز خوانده و جشن گرفته شد.» 

  دکتر حسین وحیدی به چگونگی پیدایی نوروز، در شاهنامه فردوسی اشاره کرد و افزود: «فردوسی در اشعاری نوروز را به روشنی بیان کرده که /سرسال نو هرمز فرودین/ برآسود از رنج روی زمین/ بزرگان به شادی بیاراستند/ می ‌و‌ جام‌ و رامشگران خواستند/ چنین جشن فرخ از آن روزگار/ به‌مانده از آن خسروان یادگار» 

وی که پژوهش‌های فراوانی درباره جشن‌ها و باورهای ایرانی انجام داده است یادآور شد: «برای این‌که بدانیم این رنج چیست ،نخست باید کتاب «اوستا» را جست‌وجو کنیم. در اوستا در داستان جمشید آمده  که ستاره‌ای دنباله‌دار در آسمان نمایان می‌شود، پس از نمایان شدن این ستاره،‌ تیرگی بر آسمان، شوری بر آب، خرفستر در زمین (واژه‌ای‌ پهلوی و به هر جانور یا حشره‌ای موذی مانند مار، عقرب، رتیل، زنبور و ساس اطلاق می‌شود)، کرم در گیاه، مرگ و گرسنگی در حیوان و تنگدستی و درد گونه‌گون بر مردم آشکار شد.» 

وی در ادامه سخنانش افزود: «یکی از ناخوشایندترین پیامدهای نمایان شدن این ستاره، بروز سرمای سخت بوده‌ است، سرمای سخت، برف سنگین و دانه ‌درشت، سرزمین ایران را فرامی‌گیرد. این سرما 3 سال به‌ درازا می‌انجامد و آن ‌اندازه سخت است که بسیاری از موجودات می‌میرند.» 

به گفته‌ «وحیدی» در بخش دیگری از کتاب اوستا «اهورامزدا» از جمشید می‌خواهد که برای پیشگیری از نابودی موجودات در این سرما، یک بارو بسازد و در آن از هر موجودی، یک‌جفت نیکو جای دهد تا پایان سرما سرآید. 

این پژوهشگر تاریخ ایران باستان یادآور شد: «این سرما 3 سال به درازا می‌انجامد تا این ‌که پس از سه سال، ستاره‌ دنباله‌داری که با نمایان شدنش، چنین رنجی را بر زمین و مردم وارد ساخته از زمین دور می‌شود و روشنی و گرمی دوباره‌، زمین را فرا می‌گیرد. مردمی که در پناهگاه و باروی جمشید بودند از آن خارج می‌شوند و به مناسبت رهایی از رنجی که بر زمین و موجودات وارد آمده، جشن می‌گیرند و شادمانی می‌کنند.» 

برپایه‌ گفته‌های «وحیدی»، این رهایی از رنج درست برابر بوده با سر سال نو و آغاز بهار به همین دلیل مردم این روز را نوروز نامیدند و جشن گرفتند. 

به گفته‌ وی نوروز آغاز رهایی از رنج و آغاز دوباره‌ زندگی است از همین‌روست که ما بر سر سفره‌ هفت‌سین، نمادهای زندگی را می‌چنیم و شادی می‌کنیم.
 
«سنجد»، گام نخست سفره هفت سین به نشانه ورود به سرزمین خرد و ندای خردگرایی و دعوت به عقل است. گام دوم، «سیب»، راهیابی به شهرسلامتی و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومین قدم، «سبزه» رسیدن به ساحل ایثار و مفهوم آن صلای از خودگذشتگی و ایثار است. پایه چهارم «سمنو»، دست‌یابی به خانه توانایی و نیایش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم؛ «سیر»، نماد و نشانه مناعت طبع و شایسته است  که انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. ششم، «سرکه»، نماد پذیرش ناملایمات و پذیرش واقعیت‌های حیات است و گام هفتم، «سماق»، نماد و نشانه صبر، بردباری و شرط دست‌یابی به پیروزی و نشستن بر اریکه کامیابی، مبارزه و مقاومت است. 

«وحیدی» در پایان سخنانش تأکید کرد: «یخبندان، سرما و نمایان شدن ستاره‌ دنباله‌دار بر آسمان ایران، داستانی خیالی نیست، این مسأله‌ای است که دانشمندان امروز، آن را ثابت کرده‌اند و حضور آن ستاره را یادآور شده‌اند.» 

منبع :کتاب ایران(ایبنا)، دکتر «حسین وحیدی»، پژوهشگر و نویسنده‌ تاریخ ایران باستان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۳۱
حمید باقری و امیررضا باقری.

هیچ بارانی نمی بارد ؛ مگر صفا دهد؛ هیچ گلی جوانه نمی زند ؛ مگر هدیه شود

هیچ خاطره ای زنده نمی ماند ؛ مگر شیرین باشد ؛ هیچ لبخندی نیست ؛ مگر شادی بیاورد

پس :

بگذار باران شوق بر زندگیت ببارد ؛ تا روحت را صفا دهد

گلهای عشق در دلت جوانه زند ؛ تا آنها را به دیگران هدیه کنی

خاطراتت قشنگ باشند ؛ تا همواره به یادشان بیاوری

لبخند بر لبانت نقش بندد ؛ تا شادی را بیفشانی

و بهاری بیاید تا بدانی ؛ باز هم فرصت بودن هست

 هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار

خیز ای بت فرخار بیار آن گل بیخار
در پرتو الطاف ایزد منان،
نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک
و
بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد.
لب‌تان پر خنده قلبتان از مهر آکنده
دولت‌تان پاینده و نوروزتان فرخنده باد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۲۵
حمید باقری و امیررضا باقری.

یکی از سنت های باستانی ایرانیان برگزاری جشن چهارشنبه سوری بوده که شب چهارشنبه آخر هرسال، ایرانیان در همه شهرها با برپایی آتش، مراسم باشکوهی برگزار می کردند. واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری در زبان کُردی که به معنی سرخ است ساخته شده‌است (این مطلب سندیت تاریخی و علمی ندارد) که در آن آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود. این آیین از آن جهت به غروب آخرین سه شنبه (شب چهارشنبه) موکول شده است که زرتشت، با رسیدگی حساب های گاهشماری به تنظیم و تدوین دقیق تقویم توفیق یافت و آن سالی بود که تحویل سال به سه شنبه ای مصادف شد که نیمه آن سه شنبه تا ظهر، جزئی از سال کهنه و نیمه بعدازظهر جزو سال نو به حساب آمد و چون آغاز هر روز را در نیمه شب همان روز می دانستند، بنابراین فردای آن سه شنبه را نوروز شناختند و شبش را جشن گرفتند و آتش افروختند و از آن پس آن شب را چهارشنبه سوری قرار دادند. به یک عقیده دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از قبول اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار داده اند، تا از عقیده اعراب پیروی کرده باشند که روز چهارشنبه یا «یوم الاربعا» را شوم و نحس می دانستند. درمورد وجه تسمیه «چهارشنبه سوری» عقیده دارند، به مناسبت آتش افروزی، آن شب را «سور» (سرخ) نامیده اند. (روزنامه ابتکار) 

شواهد دلالت بر آن دارد که این جشن از اوایل قرن هفتم هجری به دست فراموشی سپرده شد، سپس با عناوینی دیگر از سده‌های دهم معمول شد. 

هاشم رضی در کتاب گاه شماری و جشن‌های ایران باستان، درباره چهارشنبه سوری می نویسد: «ایرانیان در یکی از چند شب آخر سال جشن سوری را که عادت و سنتی دیرینه بود، با آتش‌افروزی همگانی برپا می‌کردند.

اما چون اساس تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نام‌های کنونی روزها بخش کنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال چنین جشنی برگزار نمی‌شد. روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. بی‌گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده بر پا بوده مصادف با شب چهارشنبه شده است و چون در روزشماری تازیان چهارشنبه نحس و بدیمن به شمار می‌آمده از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می‌کوشیدند نحوست چنین شبی را از بین ببرند. (سایت آفتاب)

دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از ورود اعراب به ایران می داند. دکتر نیکنام در این باره می گوید:"ما زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم.

در گاه شماری ایران باستان و زرتشتیان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم. شنبه و یکشنبه و... بعد از ورود اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. ما پیش از تسلط اعراب بر ایران هر ماه را به سی روز تقسیم می کردیم. و برای هر روز هم اسمی داشتیم . هرمز روز، بهمن روز،... برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( یا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در این پنج روز آتش روشن می کردیم تا روح نیاکانمان را به خانه هایمان دعوت کنیم." بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم ( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

"بنابراین، این آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ایران باستان است و زرتشتیان به احتمال زیاد برای اینکه این سنت از بین نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و این جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری." (دکتر کورش نیکنام موبدیار، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان، نماینده زرتشتی ها در مجلس هفتم شورای اسلامی) 

گرد آوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین رسم شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.

بررسی یک شبهه تاریخی: چهارشنبه سوری را مختار به ایران آورد؟!

جالب ترین سرمنشایی که برای برگزاری مراسم چهارشنبه سوری گفته شده، قیام مختار ثقفی است که به خون خواهی شهدای کربلا قیام کرده است.

مختار، برای آنکه مخالف را از موافق تشخیص دهد، فرمان داد تا شیعیان راستین آن حضرت بر بام خانه‌ها آتش بیفروزند که شب آن فرمان با شب چهار شنبه آخر سال نیز مصادف بوده است.

با تقارن روشن کردن آتش بر روی پشت بام ها در آخرین قسمت پخش شده مجموعه "مختارنامه" با چهارشنبه آخر سال، این تصور در برخی اذهان به وجود آمد که سرمنشا مراسم چهارشنبه سوری ایرانیان، از قیام و خون خواهی مختار بوده است نه آنچه که تاکنون به ایران باستان نسبت داده می شد.

ایرانیان از دیرباز تاکنون، در روز چهارشنبه آخر سال، اقداماتی را انجام می دهند، بدون اینکه چرایی اقدامات خود را هم بدانند.

در برخی کتب تاریخی مانند تاریخ بخارا، لزوم برگزاری چنین مراسمی را اینگونه آورده اند: منصور بن نوح از شاهان سامانی در نیمه اول سده چهارم هجری جشنی را برگزار می‌کند که موجب آتش سوزی در قصر او نیز می‌شود، بدین ترتیب یقین حاصل می شود که این جشن از سال‌ها و بلکه سده‌های پیش در ایران رایج بوده است.

همچنین در منابعی دیگر گفته شده که در روزشمار قدیم اعراب، چهارشنبه روز نا‌مبارکی بوده، لذا سعی می‌کردند شب چهارشنبه را با جشن و سرور بگذرانند و در آن شب و روز دست از خرید و فروش و کسب و کار بکشند.

برخی مورخان نیز معتقدند: در ایران باستان، پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام «سور» مرسوم بوده‌است. از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» -روز نحس- خوانده می‌شد، بدین ترتیب ایرانیان جشن خود را به آخرین چهارشنبه سال موکول کردند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم جشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست اعراب ندهند.

اما در این بین مهم ترین و شاید جالب ترین سرمنشایی که برای برگزاری مراسم چهارشنبه سوری گفته شده، قیام مختار ثقفی است که به خون خواهی شهدای کربلا قیام کرده است. در این میان عده ای دلیل آن را قسمت پیشین سریال "مختارنامه" می کنند که در آن مختار، برای آنکه مخالف را از موافق تشخیص دهد، فرمان داد تا شیعیان راستین آن حضرت بر بام خانه‌ها آتش بیفروزند که شب آن فرمان با شب چهار شنبه آخر سال نیز مصادف بوده است.


از آن پس مردم ایران که دوستدار اهل بیت رسول اکرم (ص) و حضرت سید الشهدا هستند، آن شب را پاس می‌دارند و به یاد آن شب چهار شنبه را با جشن سوری همزمان جشن می‌گیرند، که در آن شب دوستداران واقعی حضرت سید الشهدا شناخته شوند.

در همین رابطه، دکتر مجید حیدری از تاریخ پژوهان نسبت بین چهارشنبه سوری و آتش افروختن برای اعلام رسمی قیام مختار را براساس قرائن و شواهد تاریخی یکی دانست و گفت: در متون تاریخ ذکر شده که زمان رسمی اعلام قیام مختار به وسیله بر افروختن آتش بر پشت بام‌های کوفه در آخرین چهارشنبه از سال شمسی بوده و به دلیل حضور ایرانیان در سپاه مختار از آن پس روز چهارشنبه آخر هر سال به عنوان جشن آتش آفروزی و آغاز قیام غلبه بر قاتلان امام حسین (ع) نام برده می‌شود.
اما در عین حال حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی، عضو کمیته علمی، تخصصی تاریخ در مدارج حوزوی می‌گوید که ارتباط چهارشنبه سوری با قیام مختار که در میان برخی‌ها به آن پرداخته می‌شود، تنها یک احتمال ضعیف است که عده‌ای به دنبال ایجاد چنین ارتباطی هستند، اما هیچ سند و مصدر معتبر یا حتی غیرمعتبر در این زمینه وجود ندارد. در متون تاریخی حتی یک متن مستند تاریخی که اعلام کند در فلان سال یا در فلان جا در شب چهارشنبه آتش روشن می‌کرده‌اند، وجود ندارد و در سال شمار‌های تاریخ هجری چنین چیزی نیست.

همچنین سید محمد غروی چهارشنبه سوری را خرافی و دارای ریشه در جهالت‌های گذشتگان دانست و ابراز تعجب کرد از اینکه با پیشرفت علوم و دانش و تحول فرهنگ‌ها چگونه افرادی اقدام به انجام این کارهای غیرمنطقی و انحرافی می‌کنند و به خرافات و ترویج آن در جامعه دامن می‌زنند و سبب آسیب دیگران می‌شوند.

لازم به ذکر است که مراجع تقلید نیز مراسم چهارشنبه سوری را خرافی و بدون مبنای عقلایی و حتی در مواردی حرام اعلام کرده اند. (سایت خبر آنلاین)

سعید نفیسی، ادیب و پژوهشگر معاصر (۱۲۷۴ - ۱۳۴۵ خورشیدی) و استاد دانشگاه تهران در شماره 11 سال اول و شماره 1 سال دوم مجله مهر درباره  «چارشنبه سوری » مقاله مفصل و محققانه ای نوشته اند که قسمتهایی از آن را در اینجا نقل میکنیم : چهارشنبه سوری یعنی چهارشنبه عیش و عشرت و میرساند که این شب را برای جشن و سرور بنیاد گذاشته اند. این جشن ملی از قدیمترین زمانهای تاریخ در میان ایرانیان بوده است ...

شب چهارشنبه سوری در ایران آئین خاص و تشریفات گوناگون دارد که هر یک از آنها را در ناحیه  دیگر میتوان یافت . آئین چهارشنبه سوری یا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آنها را در ملل دیگر نژاد آریا میتوان یافت و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اینجا کم و بیش بشهرهای دیگر ایران رفته است . آن قسمت از آئین این شب که در تمام ایران معمول است از کرمان گرفته تا آذربایجان واز خراسان تا خوزستان و از گیلان تا فارس یعنی تمام این دشت وسیع که ایران امروز را فراهم ساخته است و زیباترین بقایای ایران باستانی است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگی خاصی آشکار میشود تمام مردم آذربایجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شرکت دارند و حتی هنوز در میان مردم قفقاز معمول است . ایرانیانی که از دیار خود دور افتاده اند نیز آن را فراموش نمیکنند و ایرانیان مقیم ترکیه و مصر و هندوستان نیزدر جامعه خود این رسوم و آداب را معمول میدارند. ( لغت نامه دهخدا)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۰
حمید باقری و امیررضا باقری.


xrwl_photo_2017-09-13_11-06-17.jpg5555555555555.jpg


 در آستانه فرا رسیدن ماه محرم, ماه شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین( ع), مروری می کنیم پیرامون آداب و رسوم عزاداری و سوگواری مردم دیندار منطقه کمسار که حدود 60 سال پیش انجام می شد. از آنجا که مراسم محرم و صفر توسط خان ها اداره می شد لازم است که با برخی از اسامی آشنا شویم.  1- حاج هاشم رحیم معروف به حاج آقا خان. منزل این شخص کنار بهداری کمسار بوده, خانه ای که مرحوم حسین اسماعیلی در آن زندگی می کرد.     2- مرحوم فتحعلی آقا بقراطی, او در خانه ای که الآن علی نوروزی زندگی می کند, سکونت داشت.


در دهه اول محرم حاج آقا خان صبح ها در منزلش دهه می گرفت و ناهار می داد. عصرها منزل فتحعلی آقا بقراطی مراسم برگزار می شد.  اما در صفر ماه عصرها اسماعیل آقا پورلطفی در منزلش مراسم می گرفت. مراسم مسجد و پذیرایی شام به عهده حاج آقا خان بوده, اما گاهی اوقات فتحعلی آقا بقراطی مراسم می گرفت.  ضمنا یادآوری می شود که پذیرایی شام در مسجد را رعیت ها( کشاورزان) عهده دار بودند.


روضه خوانها ومرثیه خوانها 

اما روضه خوان ها( روحانیون) چه کسانی بودند؟  1- شیخ نصرالله مظلوم و فرزندانشان( شیخ حسین, شیخ محمود, شیخ احمد)    2- گل آقا نجاتی.    3- سید مصطفی مظفری.  4- حاج احمدی از مشهد.    5- حاج حسام.    6- حاج احسانبخش.   7- حاج فومنی حائری.   8- حاج شفیعی و.......           شایان ذکر است که روضه خوان ها با اسب به مساجد مختلف می رفتند. چارپادار معروف آنان تقی جمالزاده بود. وی از خطیبان به نهزم بعد صیقلان و کمسار همراه روضه خوان ها می رفت.البته مرحوم شیخ احمد طاهری هم چارپادار حاج شفیعی نیز بوده  است.


مداحان معروف: مرحومان ملاصادق خباززاده و فرزندش گداعلی, مرحوم غلامعلی هادی نژاد ٰ،حسین آقا پیاده رو و میر سلیمان خطیبانی بودند.



مراسم شب عاشورا

   شب عاشوراء. مالکان و بانیان در مسجد می ماندند. مردم شیر برنج درست می کردند تا صبح عاشوراء برایشان به مسجد ببرند. روز عاشوراء نانوایی ها موظف بودند نان چورک پخته به مسجد ببرند. در آن زمان بسیاری از رعیت ها بانی مراسم گردیده, پذیرایی شام را به عهده می گرفتند. از جمله: مرحومان عیسی و محمد حسن حسنی,  حسینعلی جمالزاده, غلامرضا صادقی, حسین مهرابی, عیسی کریمی, حسن آقا نیکخو, محمد حسن محمدزاده, مشهدی احمد و حسینگل میرزایی, حسین عبداللهی, اکبر بردبار و....                   


روز عاشورا

روز عاشوراء از روستاهای اطراف به کمسار هیأت زنجیر زنی می آوردند و همگی به نهزم می رفتند.هیأت ها   به محلات همجوار وحتی محله های دور می رفتند, مسجد میزبان مبلغی را به عنوان انعام به مسؤول هیأت هدیه می داد!.    مسؤول آبدارخانه مرحوم مشهدی حسین جهانگیری, شاگردش مرحوم مشهدی احمد بینایی بود.   از آنجا که در آن زمان بلندگو نبود, مرحوم مشهدی حسین تقوی شیپور و کرناف می زد.    روز عاشوراء و روز آخر صفرماه پذیرایی ناهار به عهده حاج آقا خان بود.     مراسم تعزیه خوانی و قمه زنی در بازار کمسار انجام می شد. در تعزیه خوانی بیرق, تابوت و کجاوه درست کرده, بچه ای را می خواباندند.     در مراسم قمه زنی نخست مرحوم اوستا محمد صادق( پدر مرحوم غلامرضا صادقی) سرها را می تراشید, پس از آن اولین قمه را خودش بر سر آن ها می زد. یکی از کسانی که همیشه قمه می زد مرحوم اسماعیل رضایی بود!


انشالله در روزهای آتیه در مورد مراسم شام غریبان مطالبی خوبی انتشار خواهیم داد.

 

              راوی :حاج حسن خرمدل 

                                 تهیه کننده : حاج ابراهیم خرمدل 


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۱۷
حمید باقری و امیررضا باقری.



در گفتگویی صمیمی با آقایان حاج حسن خرم دل و حاج جمالعلی جهانگیری مطالبی پیرامون آداب و رسوم و عزاداری ماه های محرم و صفر در کمسار. مورد بررسی قرار گرفت:  1- حدود 70 سال پیش مسجد و قبرستان کمسار کنار مدرسه ابتدائی روبروی خانه مرحوم مشهدی محمد جهانگیری و محوطه آن بوده است! که ظاهرا مسجد متعلق به خوانین بوده, اما مسجد فعلی را رعایا بنا کرده اند. در ادامه حاج جمالعلی بیان می دارد که دو خواهر مرحومه اش( 4ساله و 12 ساله) را در آن قبرستان دفن کرده اند!     

 

لازم به ذکر است که مطالب و جزییات بیشتر درباره مسجد خوانین به زودی انتشار خواهد یافت.

                                                                                           تهیه کننده ابراهیم خرمدل

 

36ig_photo_2017-09-03_10-50-19.jpg

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۲۲
حمید باقری و امیررضا باقری.
نتیجه تصویری برای کمسار بزرگ

حمام کمسارشفت 


این بنا متعلق به دوره قاجارو یا زندیه بوده که همانند یک حمام سنتی از مجموعه سربینه ، گرم خانه ، خزینه های آب سرد و گرم و… تشکیل میشد.
از دیگرآثار و بناهای تاریخی شفت ،خرابه های ساختمانهای حکومتی کمسار است که متعلق به خانهای شفت بوده است ساختمانهای مزبور پس از اقامت خانهای شفت در رشت به تدریج رو به خرابی نهاده و امروز چیز زیادی از آنها برجای نمانده است.دکتر منوچهر ستوده در بررسی و تحقیق خود از آثار تاریخی شهرستان شفت در سالهای ۱۳۴۵ لغایت ۱۳۴۸ مینویسد بیست باب ساختمان آجری با پنجره های ارسی (پنجره با شیشه های رنگی )که نمودار هنر قاجاری است در این دهکده پابرجاست‌(بیشتر آنهاتا سال ۸۸ بجز دو خانه پابرجا نمانده است ). رابینو نیز از این بناها یاد کرده و می نویسد که صاحبان آنها به رشت رفته و خانه های آنها متروک افتاده است .
کمسار را میتوان نگین روستاهای غرب گیلان دانست .دارای مردمانی سخت کوش و مهمان نواز به نقل از قدیمیان در دورانی که شفت به شهرت نرسیده بود کمسار یکی از مشهورترین نقاط فومن وشفت بود .روستایی که با مرکز استان حدود ۱۸ کیلومتر فاصله دارد و مناظر زیبای ان علاقه مندان زیادی را برای تفریح و گردش به این روستا میکشاند .
وجه تسمیه کمسار
نقل است دردوران قدیم ساکنان اصلی این منطقه دارای منازل مسکونی کوچکی به نام کومه بوده که این منطقه را باپسوند شباهت سان ،کومه سان نامیدندبعدها به کومسار و به کمسار تغییر نام یافته است .
به روایت دیگر این منطقه محل زیست پرنده ای سیاه رنگ به نام سار (به زبان گیلکی سیته نامیده میشود )بوده و تحت این عنوان به کومه سار یعنی خانه پرنده سار و بعدها به کمسار تغییر نام یافته است که درواقع این روایت کمتر به واقعیت نزدیک میباشد.

منبع: سایت هم میهن

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۵۹
حمید باقری و امیررضا باقری.

سجد قدیمی روستای کمسار که روزی رشادت های میرزا کوچک خان جنگلی در آن به تصویر کشیده شد امروز به ورطه فراموشی سپرده شده است.

 

masjedkomsarمسجد قدیمی روستای کمسار که روزی رشادت های میرزا کوچک خان جنگلی در آن به تصویر کشیده شد امروز به ورطه فراموشی سپرده شده است.

به گزارش ورس ، تاریخ شهرستان شفت با مذهب درآمیخته شده است و مردمان این دیار از گذشته به اماکن مذهبی توجه ویژه ای داشته اند. شفت در گذشته پناهگاهی برای شیعیان بود که تحت فشار حاکمان وقت قرار داشتند. امامزادگان ابراهیم و اسحاق(ع) از شاخص ترین این چهره ها بودند که از جور و ستم به این منطقه سرسبز و و پوشیده از جنگل پناه آوردند و امروز مزار این افراد به مسجد و بقعه تبدیل شده است.

نمای بیرونی مسجد تاریخی کمسار

نمای بیرونی مسجد تاریخی کمسار

مسجد قدیمی کمسار که به گفته تاریخ نویسان بیش از سیصد سال قدمت دارد در روستای تاریخی کمسار در ۳ کیلومتری مرکز دهستان جیرده شهرستان شفت قرار دارد.

بخش تابستانی این مسجد حدود ۵۰ سال پیش به طور کامل تخریب شد و اکنون فقط بخش زمستانی آن باقی مانده است که هنوز برخی از مراسم مذهبی در آن برگزار می شود.

مسجد تاریخی کمسار به دلیل قرار گرفتن بر روی یک بلندی اُکل نامیده شده است که به معنی مسجد تپه و بلندی است.

بخش هایی از فیلم کوچک جنگلی که زندگی و مبارزات میرزا کوچک خان را به تصویر کشید در همین مسجد اُکل کمسار فیلم برداری شد اما بی توجهی امروز به این مکان مقدس سبب شده که این بنای تاریخی مهجور بماند و در معرض نابودی قرار گیرد.

سقف چوبی مسجدکمسار

سقف چوبی مسجدکمسار

توجه به مسجد تاریخی کمسار توجیه اقتصادی دارد

شهرستان سرسبز شفت با داشتن اماکن مذهبی معروف ، سالانه هزاران نفر را از نقاط مختلف کشور به سوی خود می کشاند . کمسار نیز از روستاهای زیبا و بسیار قدیمی شفت محسوب می شود که به دلیل داشتن طبیعت سرسبز و آثار باستانی دیگر مانند حمام تاریخی ظرفیت جذب بخش قابل توجهی از این گردشگران را دارد . توجه به مسجد تاریخی کمسار و ترمیم و بازسازی آن می تواند برای این منطقه درآمدزا باشد و توجیه اقتصادی داشته باشد.

نمای داخلی مسجد کمسار

نمای داخلی مسجد کمسار

حفظ تاریخ و هویت مذهبی کمسار عاملی برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان

آنچه امروز سبب می شود یک فرد با اعتماد به نفس بیشتری درباره دیار خود سخن بگوید داشتن یک پیشینه است و این پیشینه می تواند در اینجا تاریخ آمیخته با مذهب روستای تاریخی کمسار باشد.

اگر یک فرد روستایی وابستگی فرهنگی و تاریخی به روستای خود داشته باشد ؛ تلاش خواهد کرد در روستای خود بماند و این تلاش برای ماندن می تواند جنبه ای اقتصادی برای روستا پیدا کند.

مسجد کمسار قابلبت تبدیل شدن به یک مکان گردشگری شاخص روستایی در شفت را دارد و می تواند حداقل زمینه های روانی برای عدم مهاجرت ساکنان این منطقه را فراهم کند؛مهاجرتی که امروز زنگ خطر رکود اقتصادی در روستاهای شفت را به صدا درآورده است.

منبر مسجد کمسار

منبر مسجد کمسار

حفظ عنوان قطب گردشگری مذهبی گیلان برای شهرستان شفت نیازمند توجه بیشتر به اماکن مذهبی و توسعه گردشگری مذهبی است و امیدواریم این کار در کمسار به زودی آغاز گردد.

طاقچه داخلی مسجد اکل کمسار

طاقچه داخلی مسجد اکل کمسار

نمای بیرونی مسجد کمسار

نمای بیرونی مسجد کمسار

نمای روبرو و محوطه مسجد قدیمی کمسار

نمای روبرو و محوطه مسجد قدیمی کمسار

خبرنگار:حسن دلخوش نهزمی

 منبع:پایگاه خبری شهرستان شفت(ورس)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۵۸
حمید باقری و امیررضا باقری.