کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

حب الوطن من الایمان _پیامبر خاتم (ص)_
با سلام و احترام خدمت همه اهالی محترم و بزرگوار کمسار و محلات همجوار .ضمن عرض خوش آمدگویی به شما بزرگواران بابت بازدید از وبلاگ کمسار .به عرض می رساند این وبلاگ با همه نقضان و کم و کاستی هایش درصدد شناسایی و معرفی چهره واقعی کمسار و اهالی محترم آن و روستاهای همجوار تشکیل گردیده و برآنست که با همت همه دوستان و اهالی محترم آن (اعم از مهاجرین ،ساکنین ) گامی در جهت معرفی تاریخچه ،موقعیت جغرافیایی،اقلیمی و فرهنگ ناب مردم آن بر دارد بنابراین انتظار می رود با ارایه پیشنهادات و انتفادات مفید و سازنده ما را یاری نمایید . منتظر ارایه مطالب مفید تاریخی ،اجتماعی ،فرهنگی ،ورزشی ،و... شما بزرگواران هستیم . تا گامی در جهت توسعه فرهنگی این روستای تاریخی بر داشته باشیم . با سپاس فراوان حمید باقری

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گیلان» ثبت شده است

هم اکنون ایران بین 24 کشوری است که وضعیت آب در آنها خطرناک شناخته شده؛ بر این اساس، بحران آب از بزرگترین چالش های آینده کشورمان است از این رو، طی دهه اخیر مسئولان بر لزوم مدیریت مصرف تاکید کرده اند تا شاید چاره ای بر درد خشکسالی بویژه در بخش کشاورزی و آب شرب باشد.
نام گیلان که به گوش می رسد؛ باران های نقره ای، رودخانه های خروشان کوچک و بزرگ، چشمه سارها، آبشارها، کوه های پوشیده از جنگل و فرش سبز مخملین و آبی آرامش بخش دریای بیکران در ذهن نقش می بندد که همه اینها، از وجود وفور مایه حیات در این استان خبر می دهند.
اما پای خشکسالی که به میان می آید، دوشادوش استان هایی که کمترین بارندگی را دارند و شاید بارندگی سالانه آنها بین 200 تا 300 میلیمتر باشد، گیلان نیز طلب آب می کند حال اینکه، میزان بارش سالانه در این استان افزون بر یک هزار و 200 میلیمتر است با این وجود ، باور کردنی نیست که گیلان نیز با وجود بارش های فراوان، رودخانه های خروشان فصلی و دائمی از تازیانه تنش های آبی بی بهره باشد.
به گفته کارشناسان؛ سالانه میزان زیادی از بارش ها در این استان، وارد رودخانه ها و دریای خزر شده و با آب های آلوده ناشی از فاضلاب و پسماندهای صنعتی مخلوط می شود و به عبارت دقیق تر، بسادگی به هدر می رود.

** اهمیت مهار و ذخیره سازی بارش ها در گیلان
در همین زمینه دانش آموخته دکترای هواشناسی و کارشناس مطالعات مرکز تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان روز سه شنبه به ایرنا گفت: اگرچه گیلان پربارش ترین استان کشور است و دارای رکوردهای بارشی منحصر به منطقه از جمله بارش 127 میلی متری در رشت (سوم مهر 1391) است که طی زمان کمتر از پنج ساعت بارید، اما همزمان با موسم تابستان، باز خشکسالی با این استان هم نوا می شود.
سمانه نگاه بارش 330 میلی متری باران طی سه روز پایانی هفته نخست آبان ماه سال 94 را از دیگر باران های بی سابقه کشور عنوان و اضافه کرد: مشخصه عمده اقلیمی، توپوگرافی و جغرافیایی این استان موجب شده که بخش قابل توجهی از بارش ها در زمان کوتاهی از دسترس خارج شده و وارد دریا شوند.
وی ادامه داد: با توجه به نمودارهای آماری، متوسط بارش سالانه 15 سال اخیر رشت، حدود یک هزار و 265 میلی متر است اما توزیع ماهانه بارش رشت نشان می دهد که بخش اعظم این بارش ها شامل حدود 70 درصد، در نیمه دوم سال یعنی فصل های پاییز و زمستان می‌بارد که تقریباً حجم وسیعی از آن وارد دریا می‌ شود.
به گفته نگاه، از طرفی اگرچه در نیمه اول سال حدود 30 درصد بارش سالانه گیلان به وقوع می پیوندد، اما حدود نیمی از این بارش ها در اواخر مرداد و شهریورماه که زمان ورود سامانه‌های بارشی به استان گیلان است، اتفاق می افتد که در بسیاری از موارد، به دلیل مقارن بودن با زمان برداشت محصول برنج، موجبات خسارت به شالیزارها می شود.
وی خاطرنشان کرد: به عبارت دیگر به سبب توزیع زمانی نامناسب بارش، ویژگی های جغرافیایی خاص این منطقه همچون باریک بودن عرض نوار ساحلی در اثر نزدیکی کوهستان و دریا ، نبود زیرساخت های مناسب برای ذخیره سازی نزولات جوی و مهار بارش ها به عنوان منابع آبی داخلی استان، نمی توان نیاز آبی گیلان را در بخش های مختلف از جمله کشاورزی و شرب مستقل از منابع آبی خارج استان تصور کرد.
این کارشناس هواشناسی ادامه داد: حدود 70 هزار هکتار شالیزار گیلان در خارج از شبکه آبیاری سد سفیدرود و از منابع داخلی آبی استان بویژه از بارش های بهنگام در داخل استان در فصل کشت بهره مند می شوند در حالیکه عملا در بسیاری از سال ها در فصل کشت، استان به شدت با محدودیت منابع آبی و کاهش بارش مواجه است.
نگاه اضافه کرد: از آنجایی که حدود 170 هزار هکتار از نزدیک به 240 هزار هکتار از شالیزارهای استان وابسته به ذخیره آبی سدسفیدرود و آورد دو رودخانه قزل اوزن و شاهرود می باشند، بنابراین شرایط آبی استان های حوضه سد سفیدرود شامل استان های کردستان، زنجان، قزوین، اردبیل و آذربایجان شرقی بر میزان آبگیری سد منجیل تأثیر مستقیم داشته و از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این کارشناس هواشناسی خاطرنشان کرد: محدودیت های موجود در ذخیره آب سد منجیل، عدم برخورداری بیش از 30 درصد شالیزارهای استان از شبکه آبیاری سدسفیدرود ، وابستگی آنها به بارش های بهنگام فصل کشت و همچنین کاهش و نقصان دبی رودخانه های استان از اواسط خردادماه، ضرورت مدیریت همه جانبه مصرف آب را در بخش های مختلف کشاورزی، شرب، صنعت و محیط زیست اجتناب ناپذیر می سازد.
نگاه به وضعیت سال زراعی جاری اشاره و بیان کرد: از ابتدای سال زراعی 1395 - 1396 یعنی از آغاز مهرماه سال گذشته تا پایان دهه اول تیرماه امسال، در پهنه استان گیلان، به طور متوسط حدود 742 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با میانگین بلندمدت، حدود یک درصد افزایش بارش و در مقایسه با سال گذشته حدود 14 درصد کاهش بارش داشته است.
وی اضافه کرد: در واقع بارش گیلان طی سال آبی اخیر مشابه میانگین بلندمدت بوده است.
نگاه یادآور شد: حدود 80 درصد از بارش ذکر شده، طی شش ماه فصل های پاییز و زمستان گذشته به وقوع پیوسته که عملا از دسترس خارج بوده و قابل مهار کردن و ذخیره سازی نیست.
وی اضافه کرد: حدود 150 میلیمتر از بارش 742 میلیمتری استان در فصل کشت یعنی از ابتدای فروردین تاکنون اتفاق افتاده که به طور مستقیم برای مصارف کشاورزی به کار گرفته می شود.
نگاه یادآور شد: بارش های بهنگام فصل بهار، در کنار منابع داخلی ذخیره آب از قبیل رودخانه های داخلی، آب بندان ها، چشمه ها و ... برای آبیاری بیش از 70 هزار هکتار از شالیزارهای استان که خارج از شبکه آبیاری سد سفید رود و به صورت سنتی آبخور می باشند، بسیار حائز اهمیت است.
وی در ادامه گفت وگو با ایرنا، به بارش های بهار امسال نیز اشاره و بیان کرد: طی فروردین ماه سالجاری، متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 109 و دو دهم میلیمتر بوده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، حدود 18 درصد و درمقایسه با سال قبل ، 16 درصد کاهش داشته است.
به گفته نگاه، در ایستگاه فرودگاه رشت به عنوان ایستگاه شاخص جلگه مرکزی گیلان، 106 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، با کاهش 17 درصدی بارش مواجه بوده است.
وی بیان کرد: طی اردیبهشت ماه امسال نیز متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 22 و شش دهم میلیمتر بوده که درمقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، کاهش چشمگیر 55 درصدی یافت ولی در مقایسه با سال گذشته، حدود سه درصد افزایش را نشان می دهد.
این کارشناسی هواشناسی گفت: همچنین از هفته اول اردیبهشت ماه تا دهه سوم خردادماه امسال، به دلیل نبود بارش فراگیر در گیلان، طی حدود 45 روز ، استان با چالش بی بارشی مواجه بوده است.
وی گفت: به عبارت دیگر علیرغم اینکه شرایط دمایی استان طی فصل بهار امسال مشابه میانگین بلند مدت بوده اما بارش طی این بازه ، با کاهش 16 درصدی مواجه بوده است.
نگاه خاطرنشان کرد: همه استان های حوضه سد سفیدرود در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت با کاهش چهار تا 22 درصدی بارش مواجه بوده اند که در این میان، بیشترین کاهش مربوط به استان زنجان می باشد.
وی ادامه داد: جمع بندی شرایط بارشی گیلان و استان های حوضه سد سفیدرود، بیانگر کاهش نزولات جوی و به تبع آن کاهش آورد آب این سد است.
این کارشناسی هواشناسی لزوم صرفه جویی در مصرف آب بخش های مختلف بویژه کشاورزی و همچنین آبیاری تناوبی بر اساس نوبت بندی آب خروجی سد سفیدرود برای به حداقل رساندن خسارت های ناشی از کم آبی را اجتناب ناپذیر دانست.

** سدها در نقاط پرباران شمالی کشور حافظ محیط زیست هستند
مسئولان تقویت زیرساخت هایی همچون احداث سدها را در ذخیره سازی بارش ها موثر می دانند و نه تنها احداث آنها را به ضرر محیط زیست نمی دانند، بلکه حافظ محیط زیست استان نیز به شمار می آید.
در همین زمینه مدیرعامل شرکت آب منطقه ای گیلان به ایرنا گفت: عملیات سد سازی در استان برای حفظ محیط زیست یک فرصت است.
کاظم لطفی بحث اعتبارات و مسائل زیست محیطی را برای احداث سدهای پیش بینی شده سرعت گیر خواند و گفت: سدسازی فقط در استان های شمالی توجیه دارد.
وی با اشاره به سدهای گیلان گفت: سدهای سفیدرود، شهربیجار، شفارود و پلرود جزو سدهای مخزنی استان هستند که سدهای سفیدرود و شهربیجار به بهره برداری رسیده و سدهای شفارود و پلرود به ترتیب دارای 36 درصد و حدود 55 درصد پیشرفت فیزیکی هستند.
وی همچنین گفت: هم اکنون 9 سد لاستیکی در گیلان در حال ساخت است و ساخت 2 سد دیگر نیز در مرحله‌ انتخاب پیمانکار قرار دارد.


اهمیت صرفه جویی آب در کشاورزی
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان نیز معتقد است: سالانه حدود 9 میلیارد مترمکعب آب تجدید شونده در استان وجود دارد که حدود دو و هفت دهم میلیارد مترمکعب، مورد نیاز اراضی شالیزاری گیلان است.
حبیب جهانساز افزود: از این میزان آب مورد نیاز ، یک و هشت دهم میلیارد مترمکعب در زیر سد سفیدرود و مابقی آن در خارج از شبکه مدرن سد سفیدرود و در اراضی سنتی آب خور نیاز است.
وی اضافه کرد: آب اراضی شالیزاری استان از دو منبع سد سفیدرود و رودخانه های فصلی و دائمی وابسته به بارش های فصلی است؛ 171 هزار هکتار از اراضی از سد سفید رود و 600 هزار هکتار از سایر منابع فصلی مشروب می شوند.
جهانساز با بیان اینکه کشاورزان گیلانی برای عملیات شخم و آماده سازی زمین بیشتر از آب باران و آب های جاری در دسترس فصل های پاییز و زمستان استفاده می کنند، گفت: کشاورزان طی چند سال اخیر از آب سد به واسطه محدودیت منابع حداکثر از 15 اردیبهشت تا 15 مردادماه استفاده می کنند.
معاون سازمان جهاد کشاورزی گیلان با بیان اینکه برای هر هکتار شالیزار حدود 10 تا 12 هزار متر مکعب آب مورد نیاز است، ادامه داد: در سال های اخیر با توجه به محدودیت منابع آبی، اقدامات صرفه جویانه خوبی صورت گرفته که باعث شد فقط در زیر شبکه مدرن سالانه بالغ بر 350 میلیون متر مکعب صرفه جویی شود.
وی اجرای شخم زمستانه ، تنظیم کوتاه کردن تقویم زراعی استان، تقویت ناوگان ماشین آلات، اجرای آبیاری نوبتی به جای غرق آب دائم، استفاده از آب های زهکش و کاشت ارقام زودرس را از جمله راهکارها برای صرفه جویی آب در کشاورزی ذکر کرد.
به گزارش ایرنا در حال حاضر 460 هزار مشترک آب تحت پوشش آب و فاضلاب شهری گیلان و 279 هزار و 572 مشترک در یک هزار و 780 روستای استان از نعمت آب آشامیدنی و سالم برخوردارند.
گزارش از: امیرحسین کبیری - مریم سلیمانی ** انتشاردهنده
: کبیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۷
حمید باقری و امیررضا باقری.

چکیده
پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن حتی یک ماه بارندگی، خصوصاً در فصول گرم سال و مواقع کشاورزی دچار خشکسالی می‌شود. در این مقاله برآنیم تا با مقایسه آمار بارندگی‌ها و منابع آبی گیلان ما، با ایران و جهان این را نتیجه گیریم که با مدیریت جامع منابع آب و استفاده از همه ابزارهای موجود و امکانات بالقوه و اهمیت دادن مدیران مسئول به نقش بارز اصلاح الگوی مصرف، می‌توانیم گیلانیان را از خطر هر ساله خشکسالی برهانیم.
کلید واژه‌ها: خشکسالی، کم آبی، مدیریت منابع آب، گیلان، اصلاح الگوی مصرف

مقدمه
کارشناسان معتقدند که مدیریت منابع آب کشور در شرایط فعلی، مدیریت مناسبی نیست و موجب شده تا طی سال‌های اخیر شاهد کاهش منابع آب‌های زیرزمینی، آلوده‌سازی شدید منابع آب‌های سطحی و زیرسطحی، عدم توجه به اصلاح الگوی مصرف، عدم مهار آب‌های سطحی و در نهایت کاهش سطح زیر کشت کشاورزی و ایجاد فشارهای روانی ناشی از کمبود آب شرب یا قطعی آن در برخی مناطق باشیم.
آن‌ها یکی از عوامل بسیار مهم پدید آمدن بحران کم آبی یا خشکسالی را بحران مدیریت آب می‌دانند. بحرانی که بسیاری را به این باور رسانیده است که اهمیت آن کمتر از بحران آب نیست. بحرانی که یک‌شبه حادث نشده است و زنگ خطر سال‌هاست که در آن حوزه به صدا درآمده، اما کمتر به آن توجه شده است.
یکی از مثال‌های عملی این گروه از کارشناسان، شرایط سختی است که استان گیلان طی چند سال اخیر با آن روبه‌رو شده است. پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران دچار خشکسالی می‌شود. کشور پهناور ایران، در قسمت شمالی شرایط کاملاً متفاوتی با نقاط دیگر خود دارد، این درحالی است که آمارها از وضعیت کلی آب در کشور بسیار بدتر از نرم متوسط کشور و شرایط در مناطق شمالی، غیرقابل قیاس با نرم متوسط آن است. متوسط بارندگی در ایران 250 میلی‌متر و متوسط آن در گیلان بین 1100 تا 1400 میلی‌متر یا بیشتر است.
بی‌لحاظ این و بسیاری از مؤلفه‌های دیگر که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، مدیران منابع آب گیلان در گزارش‌های خود برای اثبات بی آبی و کم آبی، در زیر پناه آمار کشوری سایه‌نشین می‌شوند. به گمان من آن‌ها هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که دیگر نمی‌توان به صورت سنتی ‌آب را از حوضه آبریز تا لیوان سر میز مدیریت کرد. پرسش این است که آیا با مدیریت درست منابع آبی استان نمی‌توانستیم مانع از بروز خشکسالی یا کاهش اثرات و تبعات آن باشیم؟ هرچند که در این مطلب می‌بایستی محدودیت‌هایی نظیر کمبود آب، افزایش جمعیت، بالا رفتن سطح زندگی و بهداشت و افزایش بیشتر مصرف آب و موارد دیگر را نیز مورد بررسی قرار داد. همه این‌ها و مهم‌تر ادامه روند کنونی، چشم‌اندازی تیره و بحران آبی را پیش روی ما قرار داده است و البته مهار چنین بحرانی به کاری که ما در این سال‌ها انجام می‌دهیم بستگی دارد.

در بیان اهمیت تاریخی و مذهبی آب
"و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار داده‌ایم." (سوره انبیاء، آیه 30) این فرموده خداوند متعال است برای ما در اهمیت آب و در ادامه، همچنین است آیه 33 سوره شریف یس: "و زمین مرده، برهانی است برای ایشان، که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن می‌خورند."
این‌ها و بسیار بیشتر در باب موضوع آب و اهمیت آن در فرهنگ دینی گفته شده و حتی به آن سوگند نیز یاد شده است. در طول تاریخ، آب اما همیشه دارای اهمیت بسیار بوده و در واقع اساسی‌ترین نقش در ادامه بقای انسان را دارا بوده است. ایجاد و شکل‌گیری تمدن‌های بشری همواره در کنار منابع آب بوده است. ادامه حیات و بعدها پیشبرد عملیات کشاورزی، از نقش‌های اصلی آب می‌باشد. بنابراین می‌توان با اطمینان گفت که آب از دیرباز مهمترین عامل توسعه در جهان بوده است.
ایرانیان قدیم دستورات خاص و جالبی برای برخورد با آلوده‌کنندگان آب داشتند و این عمل همواره مورد نکوهش بوده است تا اکنون که سهراب ـ شاعر ایرانی ـ می‌گوید: "آب را گل نکنیم." آناهیتا یا الهه آب، نام فرشته پاک و مقدس آب بود. آناهیتا، الهه آب ایرانی زرتشتی، زن بود؛ آن‌چنان که مسلمان امروزی ایرانی نیز آب را مهریه گرامی‌ترین زن مسلمان، یعنی حضرت زهرا(ع) می‌داند. آب در فرهنگ ایرانی، مظهر پاکی و آرامش‌دهنده جسم و جان است، آن‌چنان که زن نیز.

طلاعات کلی گیلان
گیلان یکی از سه استان شمالی ایران است که 14711 (در بعضی منابع 13952) کیلومترمربع وسعت دارد. رشته کوه‌های البرز همانند دیواری در غرب و جنوب گیلان کشیده شده و مانع عبور بخار آب و در نتیجه باعث بارندگی بسیار در منطقه و ایجاد آب و هوای معتدل و مرطوب در زمستان و تابستان می‌گردد و سرما به ندرت از 1- درجه پایین‌تر می‌رود. گیلان مرطوب‌ترین ناحیه کشور است و سالانه بیش از 2000 میلی‌متر باران دارد. با اتکاء به همه موارد فوق، بسیاری گیلان را استثناء جهان آفرینش می‌دانند که از برکت آب و خاک حاصلخیزش، پوشیده از جنگل‌های انبوه با درختان تنومند و مراتع سرسبز شده است.
استان گیلان در جنوب دریای خزر میان استان‌های اردبیل، مازندران، زنجان و قزوین قرار گرفته و دارای 2389195 نفر جمعیت است. با این میزان جمعیت، استان گیلان پس از استان تهران، متراکم‌ترین جمعیت را در کشور داراست. بخش وسیع گیلان، جلگه‌ای و مابقی کوهستانی است. گیلان منطقه‌ای کشاورزی است که مهمترین محصولات آن، عبارت‌اند از: برنج، چای، زیتون، مرکبات، ابریشم، شیر، گوشت، مرغ، ماهی، خاویار، مربا و انواع شیرینی و کلوچه. استان گیلان دارای 16 شهرستان به این نام‌هاست: رشت (مرکز استان)، آستارا، آستانه اشرفیه، انزلی، رودبار، رودسر، صومعه سرا، ماسوله، تالش، فومن، لاهیجان، لنگرود، رضوانشهر، ماسال، املش و شفت.

مقایسه وضعیت آب در کشور و گیلان
حجم آب تجدیدشونده جهان 36100 میلیارد مترمکعب و حجم آب تجدیدشونده کشور 1300 میلیارد مترمکعب است. یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می‌کنند، ولی ایران تنها 36/0 درصد آب تجدیدشونده را در اختیار دارد. متوسط بارندگی جهان 750 تا 831 میلی‌متر اعلام می‌شود و متوسط بارندگی سالانه ایران 248 تا 250 میلی‌متر گزارش می‌شود و به عنوان یک محدودیت، جالب است دانسته شود که 50 درصد آب تجدیدشونده در ایران نابه‌هنگام است، یعنی در فصول غیرزراعی می‌بارد.
تا این‌جا ایران دارای بحران آب است و همه آمارها در قیاس با میزان جهانی این موضوع را اثبات می‌کند. بسیار دیده‌ام که مسئولان گیلانی در هنگام گزارش‌دهی از وضعیت آب، به آماری این‌چنینی به صورت برجسته اشاره می‌کنند و آن‌گاه با اثبات بی آب بودن ایران، خشکسالی‌های اخیر گیلان را نیز توجیه می‌کنند. نگاهی به وضعیت آبی ارائه شده در ذیل این مقاله ثابت می‌کند که وضعیت گیلان از لحاظ بارش و منابع آبی تقریباً شش برابر بیشتر از متوسط کشور و تقریباً دو برابر متوسط جهانی است. در همه زمان مطالعه آمار ذیل، از خود بپرسید چرا با این‌همه پتانسیل آبی، پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران، دچار خشکسالی می‌شود؟ آب آشامیدنی مردمانش می‌بایستی از کوه‌های چهل چشمه کردستان بیاید؛ تازه آن‌هم در تابستان لب شور باشد.
اما محدوده جغرافیایی‌ای که گیلان نام دارد و ما در آن زندگی می‌کنیم، از نظر نگارنده استثناء جهان آفرینش است. این‌جا محل تخلیه همه ابرهای منطقه است و متوسط بارندگی سالانه آن بین 1100 تا 1400 میلی‌متر است. گیلان با تراز 28- متر از سطح دریای آزاد، علاوه بر این میزان بارندگی که خود دارد، به مانند چاله‌ای است سبز که در شرایط نرمال و ترآبی 7/3 میلیارد مترمکعب آب استان‌های هم‌جوار از طریق رودخانه‌های سفید رود، آستاراچای و بخش کوچکی از پلرود نیز به آن می‌ریزد. حجم آب تجدیدشونده استان گیلان 7433 میلی‌مترمکعب برابر با 4/7 میلیارد مترمکعب است که از این مقدار، بخش عظیمی، آب سطحی است. گیلان همچنین دارای 450 میلیون مترمکعب آب زیرزمینی می‌باشد.
با آن‌که 5/3 درصد جمعیت کشور در استان گیلان زندگی می‌کنند، ولی این استان 5/8 (از منابع دیگر 7/5) درصد پتانسیل آب تجدیدشونده کشور را در اختیار دارد که این امر نشان‌دهنده وضعیت مطلوب پتانسیل آبی استان گیلان است. اما همان‌گونه که می‌دانیم، به دلیل این‌که اکثر بارش‌ها در فصل پاییز و زمستان است و با توجه به نبود زیرساخت‌های آبی، هم‌اکنون حتی نمی‌توان از50 درصد پتانسیل آبی استان نیز استفاده کرد. با مهار و استفاده از کل پتانسیل منابع آب استان گیلان می‌توان به تنهایی 20 درصد مواد غذایی مورد نیاز کشور را در این استان تأمین کرد. این درحالی است که هم‌اکنون با همین میزان استفاده، 10 درصد مواد غذایی کشور در گیلان تأمین می‌شود.

تعریف خشکسالی
معیار تشخیص میزان خشکسالی و ترسالی، مقایسه میزان متوسط بارندگی در سال‌های گذشته به نسبت سال جاری است. در درجه‌بندی میزان خشکسالی و ترسالی نیز درصد بارندگی در یک سال آبی به نسبت میزان بارش نرمال محاسبه می‌شود. اگر بارندگی یک منطقه در یک سال آبی به نسبت بارش نرمال با کاهش 60 درصدی یا بیشتر روبه‌رو باشد، "خشکسالی بسیار شدید" اتفاق افتاده است. کاهش 45 تا 60 درصدی به نسبت بارش نرمال، شاخص "خشکسالی شدید" و کاهش 20 تا 45 درصدی بارش، مشخص‌کننده "خشکسالی متوسط" است. اگر این میزان کمتر از 20 درصد باشد، "خشکسالی خفیف" است که در حال حاضر بیش از 45 درصد از مساحت کشور با این وضعیت روبه‌رو هستند.
خشکسالی در تمام نقاط دنیا و حتی مناطق مرطوب رخ می‌دهد. گیلان پرباران‌ترین منطقه ایران است و به عنوان مثال، شهر رشت که به شهر باران معروف است، متوسط بارش سالانه آن 1362 میلی‌متر است. کمترین میزان بارندگی ثبت شده در شهر رشت به میزان 820 میلی‌متر بوده است. بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان هواشناسی، متوسط روزهای بارندگی در سال، 135 روز اعلام شده که کمترین میزان بارندگی سالیانه 820 میلی‌متر بوده و متوسط این میزان 9/1313 میلی‌متر است. معمولاً ماه‌های شهریور و مهر پرباران‌ترین ماه‌های سال است، ولی این امر ثابت نیست و گاهی هم ماه‌های فروردین، آبان، دی، بهمن و اسفند دارای بیشترین میزان بارندگی در سال می‌باشند.

رودخانه‌های گیلان
در استان گیلان 52 رودخانه (حوضه آبخیز) کوچک و بزرگ پرآب و دائمی وجود دارد که از مناطق مرتفع در غرب و جنوب استان سرچشمه گرفته و به دریای خزر می‌ریزند. به استثنای رودخانه‌های سفید رود، آستارا چای و بخش کوچکی از پلرود، مابقی در تمامی گستره خویش به استان گیلان تعلق دارند. از این تعداد رودخانه، 30 مورد آن سیل‌خیز بوده و هر ساله خسارت‌هایی را نیز به استان وارد می‌کند.

از مجموع رودخانه‌های سیل‌خیز گیلان، سفید رود دارای اهمیت بیشتری است. از دیگر رودخانه‌های گیلان می‌توان از خشکرود، گرکانرود، ماسوله رودخان، رودخانه پسیخان، کیا رود، شلمانرود، ناورود، مرغک، سیاهرود، آستارا چای، هود ول، کانرود، سیره لیره، چلوند، لمیر، حویق، جوکندان، خواجه کری، نوکنده، شفارود، چاف رود، خالکایی، پلنگ رود خان، قلعه رود خان، گشت رود خان، لزرجان آچار رود، مرسا رود و ... نام برد

نتیجه‌گیری
با توجه به همه موارد پیش‌گفته، مهمترین دلایل خشکسالی گیلان را می‌توان به صورت خلاصه در چند مورد عنوان کرد که مستقیماً با مسائل مدیریتی ارتباط دارد:
1- مشکلات مربوط به کمبود اعتبار، هرچند متوجه همه مناطق کشور است، اما از این واقعیت نیز نباید بگذریم که برخی از استان‌ها در نهایت بهره‌مندی و گیلان در کمترین حالت آن است. هرچند کمبود اعتبار، توجیه‌گر همه مشکلات آبی استان است، اما توجیه‌گر عدم پیگیری و یا نقش ضعیف آن‌ها در نهادهای تصمیم‌گیر کشوری نمی‌تواند باشد.
2- عدم توجه به موضوع آبخیزداری به عنوان یک عامل جلوگیری از خشکسالی در استان گیلان، مشکلات مربوط به عدم جمع‌آوری آب باران و سرازیر شدن آن به دریا در طول سال با توجه به میزان بارندگی گیلان.
3- مشکلات مربوط به کاهش حجم مخزن سد سفید رود و کاهش شدید ورودی آن و عمر سد که این کاهش، قسمتی مربوط به کاهش بارندگی حوضه آبریز است، اما قسمت بسیار آن مربوط به استفاده از آب سرشاخه‌های آن، یعنی رودخانه‌های قزل اوزن و شاهرود است که مسئولان گیلانی می‌بایستی بر حق آبه گیلان از این دو رودخانه اصرار ورزیده و آن را حفظ نمایند. هرچند در شرایط کنونی کشور، موضوع بحران آب کاری بسیار سخت بوده و همچنین است عدم اتمام طرح‌های متمم و مکمل چون طرح اسطور در میانه و یا افزایش میزان سطح زیر کشت در بعضی از استان‌های آبخور.
4- عدم توجه کافی به شبکه احداث شده برای بهره‌برداری از شبکه سد سفید رود که تقریباً در اکثر مسیرها رها شده و کشاورزان خود عملاً هرگونه که دل‌شان بخواهد از آن استفاده می‌کنند. ضمن این‌که قدمت بالا و پرشدن اکثر مسیرها از رسوبات، مشکل را دوچندان ساخته است. همچنین است مشکلات مربوط به لایروبی رودخانه‌ها و نهرها، از جمله دریچه‌گذاری و به‌طور کلی عدم قابلیت بهره‌برداری از سیستم آب‌رسانی موجود و عدم اتمام اجرای طرح‌های عمرانی چون طرح‌های D5 و مانند آن در رابطه با کانال‌های زمینی و آب‌رسانی.
5- عدم توجه به وضعیت سد سازی در گیلان و این درحالی است که در کشور بیش از 180 سد بزرگ و حدود 300 سد کوچک بعد از انقلاب به بهره‌برداری رسیده است و سهم گیلان از این میزان صفر بوده است. ضمن این‌که برای احداث سدهای جدید حداقل به اندازه متوسط نرم فعالیت سد سازی در کشور نیز هیچ اقدامی نشده است و سه سد درحال احداث شهر بیجار، پل رود و شفا رود در شهرهای رودبار، تالش و رودسر نیز در صورت ادامه با روند فعلی تا 150 سال دیگر به اتمام خواهند رسید. این موضوع هرچه باشد، یا به دلیل عدم برنامه‌ریزی یا عدم پیگیری است که هر دوی آن‌ها از تبعات مدیریتی ناشی می‌شود.
6- عدم توجه به روش‌های جدید آبیاری و اصرار بر روش‌های قدیمی و عدم برنامه‌ریزی و مطالعه بر روی آن‌ها که این رویکرد به دلیل اطمینان مقامات محلی از تأمین آب سفید رود و بارندگی بسیار ناشی شده است. همچنین است مشکلات مربوط به حفر چاه‌ها و تهیه ادوات و ماشین‌آلات و پمپ آب در راستای رفع نیاز آبی کشاورزی.
7- عدم توجه به منابع مختلف تأمین آب و اصرار بر استفاده از منابع آب‌های سطحی، آن‌هم تقریباً در اکثر نقاط استان از سفیدرود و عدم اجرای طرح‌های تجهیز و نوسازی اراضی جهت کاهش کثیری از هزینه‌ها در رابطه با موضوعات غرقابی، کشت توأمان، کشت دوم و به‌کارگیری انواع روش‌های علمی و مکانیزه در مصرف آب و نهاده و دیگر امور.
8- حذف نقش سَل‌ها (آب‌بندان‌ها) و عدم احیای مجدد آن‌ها، یکی دیگر از عوامل خشکسالی در گیلان است. همچنین است مشکلات تعمیق و لایروبی آب‌بندان‌ها و تالاب‌های طبیعی موجود جهت تزریق آن در مواقع خشکسالی.
9- عدم توجه به آلودگی منابع آب‌های سطحی و رودخانه‌ها توسط فاضلاب‌ها، پسماندهای جامد، کود و سموم شیمیایی و فلزات سنگین باعث شده است تا اکثر آب‌های سطحی غیرقابل استفاده و اکثر منابع آب‌های زیرزمینی گیلان آلوده و غیرقابل استفاده گردند.
10- عدم توجه به رعایت و نهادینه کردن فرهنگ اصلاح الگوی مصرف آب و عدم توجه به موارد مرتبط با هدررفت آب، موضوعی است که نه در گیلان، بلکه در کل ایران مورد توجه نبوده است.
امید آن‌که نام‌گذاری سال 1388 به نام "سال اصلاح الگوی مصرف" تأثیری مستمر و مداوم بر روند فعالیت مدیران و رویکرد مصرف‌کنندگان منابع آب داشته باشد.

مرتضی پیله‌ور جاوید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۸
حمید باقری و امیررضا باقری.

شاید نام شفت به عنوان یکی از شهرستان‌های گیلان برای خیلی‌ها آشنا باشد. شهری که به آن کمتر از سایر شهرستان‌ها پرداخته شده و کمتر به مردم معرفی شده است.

در صورتی که این شهرستان دارای مکان‌های گردشگری فراوان بوده و جاذبه‌هایی زیبایی نسبت به سایر شهرستان‌های استان دارد.

منطقه گیلان، شهرستان شفت ناحیه‌ای کوهستانی و تاقدیس مانند است که در منتهی الیه گوشه شرقی رشته کوه‌های تالش جای دارد. شفت جلگه‌ای سرسبز است که درختان انبوهی را در دل خود جای داده است.

شفت روستایی‌ترین شهرستان استان گیلان است، شهرستانی که دور تا دورش را روستاها فرا گرفته‌ است، جنگل و کوه از یک طرف و شالیزارهای برنج و باغات چای از سوی دیگر، هر یک از روستاهای شفت را زیبا کرده است.

از پرطرفدارترین این روستا می‌توان به  کمسار، گیلده، سیاهمزگی، شالما، سفیدمزگی،  چماچا، کاظم آباد، ، بداب، درودخان، چناررودخان، طالقان، چوبر، ویسرود، جیرده و  اشاره کرد.

شفت که یکی از مناطق چند گانه فومنات می‌باشد به رسم دیرباز این منطقه، بازار هفتگی دارد. نمونه این بازارها را در بیشتر شهرهای استان گیلان از جمله فومن، صومعه سرا و رشت می‌توان دید.

فلسفه این بازارها با توجه به نوع محصول کشتی در هر شهر و برنامه ریزی اجتماعی، ایجاد می‌شده است. در شفت روز دوشنبه (دوشنبه بازار) و در نصیرمحله روز چهارشنبه (چهارشنبه بازار) و در چوبر(یکشنبه بازار.

پل تاریخی لیشاوندان، مجموعه باستانی کمسار، خانه قدیمی فرضعلی خرم واقع در روستای ملل چاله بیجارسر از جمله جاذبه‌های تاریخی این شهرستان است.

آبشارهای این شهرستان نیز شامل دودوزن واقع در روستای خرمکش، لاس پشت واقع در روستای لپوندان، دیواکل واقع در روستای علیسرا و وزنه بن واقع در روستای سفید مزگی دیوان دره واقع در روستای طالقان است. لیشاوندان، ملاسرا، کوزه گران، گیج سرا واقع در روستای مژدهه، چماچا، خرطوم، نورماس واقع در روستای کلاچ خندان استخرهای طبیعی این شهرستان هستند.

خرفکل، پارک جنگلی چوبر، مناطق ییلاقی امامزاده ابراهیم و امامزاده اسحاق و چنار رودخان، کانال هوایی روستاهای بدآب و خرفکل، مدخل خروجی آب بر فومنات واقع در روستای چوبر از جاذبه‌های طبیعی گردشگری شهرستان شفت محسوب می‌شوند.

مناطق نمونه گردشگری در شهرستان شفت نیز شامل منطقه کوهستانی جنگلی امامزاده ابراهیم، منطقه جلگه جنگلی چوبر و منطقه کوهستانی سیاه مزگی است.

از جمله جاذبه‌های زیارتی این شهرستان هم می‌توان به امامزاده ابراهیم شهرستان شفت اشاره کرد.

امامزاده ابراهیم در محلی به همین نام نزدیک روستای طالقان در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی شفت واقع شده، مطابق شجره نامه موجود امامزاده ابراهیم (ع) از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است.

امامزاده اسحاق (ع) در محلی جنگلی به نام سیاه کوه در ۲۵ کلیومتری جنوب شفت قرار دارد و مطابق شجره نامه موجود بقعه مدفن امامزاده اسحاق (ع) برادر امام رضا (ع) و خواهرش خیرالنساء خواهر حضرت معصومه (ع) از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است.


دیگر بقاع متبرکه شهرستان شفت عبارتند از بقعه سید ابوالقاسم واقع در نهزم، بقعه سید کاس آقا واقع در توسه، بقعه سید احمد واقع در روستای چماچا، بقعه سالک معلم واقع در روستای سالک معلم و شالماء، بقعه آقا نورسه تن واقع در روستای چوبر، بقعه بابا رکاب، بقاع پیرمختار و سید مرضیه واقع در احمدسرگوراب، بقعه آقا سید عزیز واقع در روستای کاظم آباد چوبر، آقا سید یعقوب و سید رضی واقع در روستای کلاشم.

کوه‌های بسیار سرسبز و سر به آسمان کشیده شفت جلوه‌ای از قدرت الهی است. طبیعتی بکر که هر بیننده‌ای را مسحور خود می‌کند. حرکت در میان کوه‌های بلندی که از پای آنها رودهای پرآبی جریان دارد، بسیار لذت‌بخش است. هم صحبت شدن با چوپانان در مسیر این کوهپیمایی هم خالی از لطف نیست.

شلمجار، آرنانگاه، ونی، شمشیر ژنه لاس، سوته و اسکندر کل از ییلاقات بسیار زیبای کشور هستند که به دلیل بکر بودن، صیقلی است برای روح بیمار ما که در زندگی غرق شده‌ایم. اگر قصد جوان شدن دارید حتما سری به ییلاقات شفت بزنید. اگر کوهنورد حرفه‌ای هستید، می‌توانید از ییلاقات شفت گذشته و خود را به ارتفاعات رودبار گیلان و یا طارم زنجان برسانید.

علیرغم اینکه به گواه کتب تاریخی مانند دانشوران گیل و دیلم و ولایات دارالمرز، شفت از قدیمی‌ترین آبدی‌های بیه‌پس(غرب گیلان) بوده، اما تعداد جشنواره‌های فرهنگی که در شهرستان برگزار می‌شود به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. جشن‌های شاد نوروزی که از دیرباز در سرزمین گیل و دیلم برگزار می‌شده حالا روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود. مراسمی مانند نوروزی خوانی و عروسه گوله هم سال به سال کمرنگ‌تر می‌شود و مردم کمتری دست به این کار می‌زنند، با این وجود این مراسم هنوز در شفت و روستاهای آن انجام می‌شود و طرفداران بیشماری دارد.

نوروزی خوان با آوازش پیشاپیش نوروز را به صاحب خانه تبریک می‌گوید و برای سلامتی و سرسبزی‌اش در سال آینده شاخه‌ای از شمشاد را به او می‌دهد. صاحبخانه نیز به رسم مهمان نوازی به نوروزی خوان تخم مرغ، برنج یا پول می‌دهد.

عروسه گولی نیز نام نمایشی است که از شاخص‌ترین نقش‌های آن می‌توان به نازخانم و غول اشاره کرد. ناز خانم به سان بهاری است که با ناز و کرشمه در حال آمدن است و غول همان زمستان است که صورتش از کهنگی سیاه شده است. غول پس از مبارزه شکست می‌خورد و بهار به خانه‌ها می‌آید. عروس گوله در روستاهای شفت هنوز برگزار شده و هر سال در شفت نیز اجرا می‌شود. بازار شفت در این روز سراسر شادی است.

لازم است از روستای گیلده هم یاد کنیم. گیلده، روستایی که خود را رقیب کاشان می‌داند. مراسم گل و گلاب‌گیری هر ساله در اوایل خرداد ماه در این روستا برگزار شده و سال به سال پر رونق تر می‌شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۲۲:۴۴
حمید باقری و امیررضا باقری.

یکی از مهمترین و بارزترین ویژگی یک جامعه یا روستای ایده ال، سطح فرهنگ افراد آن جامعه یا روستا می باشد.این خصیصه ارتباط مستقیم و تنگا تنگی در توسعه یافتگی و پیشرفت همه جانبه یک جامعه کوچک یا بزرگ خواهد داشت. فرهنگ غنی فقط در سواد خلاصه نمی شود بلکه مدارج علمی یکی از خصوصیات مهم اینگونه جوامع می باشد.در جوامعی که سطح فرهنگ و آگاهی مردم  بالا باشد، افراد علاوه بر تلاش در جهت ارتقاء مادی و معنوی زندگی خانوادگی، برای پیشرفت محیط اجتماعی خود نیز تلاش مستمر دارند. (محیط خانه و اجتماع را لازم و ملزوم یکدیگر می دانند .)

در فرهنگ دینی ما نیز به این امربسیار توصیه شده است . ما با خواندن قرآن و از طریق  سیره و روش پیامبران و امامان در می یابیم که یکی از صفات انسانهای مومن، از خود گذشتن و به دیگران پرداختن می باشد. یعنی انسانهای مومن پس از خودسازی به این نتیجه می رسند که باید به دیگران کمک کنند تا به تکامل برسند، انسانهای با فرهنگ انسانهایی هستند که فقط به خود و خانواده خود فکر نمی کنند بلکه جامعه را نیز در کنار خود و خانواده قرار می دهد و تلاش می کند علاوه بر آسایش و آرامش خود و خانواده ، آسایش و آرامش اجتماعی که در آن زندگی می کند را نیز فراهم نمایند.

چند مثال ساده شاید ما را در فهم این مطالب یاری نماید:

مثال اول: همه ما کم و بیش از نقش رعایت بهداشت در سلامت جسم و روح آگاهی داریم. به همین منظور سعی و تلاش خود را در جهت پاکیزگی محیط خانواده و منزل خود به عمل می آوریم.اگر این خصوصیت را از محیط خانوادگی به محیط اجتماعی خود انتقال دهیم و پاکیزگی محیط اجتماعی را مؤثر در سلامت جسم و روان بدانیم این حرکت نشان دهنده ارتقاء فرهنگی می باشد.برای نمونه، اگر ریختن زباله در محیط خانه باعث آلودگی می شود، ریختن آن در خیابان هم باعث آلودگی خواهدشد.نتیجه می گیریم افراد با فرهنگ و آگاه از ریختن زباله در محیط اجتماعی  خودداری می کنند.

مثال دوم: همه ما تلاش میکنیم که رفاه و آسایش در زندگی ما حاکم باشد، در همین راستا سعی می کنیم ، تا منزل خوب همراه با تمام امکانات در اختیار داشته باشیم.اگر این تفکر را به اجتماع خود انتقال دهیم یعنی محیط اجتماعی خود را مانند خانه خود بدانیم و برای عمران و آبادانی محیطی که در آن زندگی می کنیم تلاش و کوشش نماییم و با مسئولین محلی همگام باشیم توسعه و آبادانی با حداقل زمان بدست خواهد آمد. و این هم از نشانه های پیشرفت فرهنگی می باشد.

مثال سوم: در مسائل تربیتی نیز باید همین گونه فکر کنیم، یعنی همان قدر که تلاش می کنیم فرزندان صالح و مفید به جامعه تحویل دهیم، به همان اندازه باید برای تربیت فرزندان جامعه خود نیز تلاش نماییم.چون ما هرچه قدر تلاش کنیم و فرزندان خوب تربیت نماییم ولی جامعه ، جامعه ای سالم نباشد فرزندان ما را نیز به تباهی خواهد کشاند.پس در این مورد نیز باید احساس مسئولیت کرده و علاوه بر تربیت فرزندان خود، در جهت تربیت نوجوانان و جوانان جامعه ای که در آن زندگی می کنیم تلاش نمائیم.و نمونه های فراوان دیگر……

خداوند تبارک و تعالی انسان را موجودی اجتماعی آفریده وانسانها  بسیاری از نیازهای ضروری زندگی خود را از طریق افراد دیگر برآورده می نمایند. اگر قرار بود هرکس به فکر خود و خانواده خود باشد نیاز به زندگی اجتماعی نبود، هر کس می توانست در گوشه ای از دنیای پهناور مکانی برای زیستن انتخاب نماید و به تنهایی زندگی نماید.

لازم به ذکر است، نگاه تک بعدی به اجتماع یک نوع عقب ماندگی فرهنگی است. برای مثال اگر حل مشکلات یک جامعه یا یک روستا را  فقط در عمران و آبادانی خلاصه نماییم خود یک اشتباه بزرگی است.چون اجتماع را باید یک واحد به هم پیوسته دانست که هر قسمت آن به صورت متوازن باید رشد نماید.

در پایان نتیجه می گیریم انسانهای با فرهنگ ، همانقدر که به خود و خانواده خود توجه دارند به اجتماع خود نیز اهمیت می دهند و برای توسعه و آبادانی محیطی که در آن زندگی می کنند سعی و تلاش فراوان به عمل می آورند.

حال هر یک از ما باید خودمان را با این ویژگی ذکر شده بسنجیم.اگر این خصوصیت به صورت کامل در ما هست پس باید به خودمان ببالیم. اگر اندکی از این خصوصیت در ما نهادینه شده است تلاش کنیم تا آن را کامل در خود پرورش دهیم.و اگر فقط به خود و خانواده خود توجه داریم و به جامعه خود بی توجه ، باید متاسف باشیم و  تلاش وافر نماییم تا این فرهنگ را در خود به شکوفایی برسانیم. چون کمک به همنوعان و جامعه ،یکی از نشانه های حرکت به سمت تکامل و به خدا رسیدن می باشد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۲۸
حمید باقری و امیررضا باقری.

روستا چیست؟


”ده“ (یا ”قریه“) به معنی سرزمین است. از نظر تقسیمات کشوری, ”ده“ (یا ”روستا“ و یا ”آبادی“) در ایران, کوچکترین واحد سکونتی و اجتماعی-سیاسی است. کشور به چندین استان (دارای استاندار), هر استان به چند شهرستان (دارای فرماندار), و هر شهرستان به چند بخش (دارای بخش‌دار), و هر بخش به چند شهر (دارای شهردار), دهستان(دارای دهدار) و هر دهستان به چند روستا (دارای دهیار) تقسیم می‌شود. 

مطابق سرشماری‌هایی که در کشور انجام می‌شود, به نقاطی که کمتر از ۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته باشند روستا, و به نقاط بیش از ۵۰۰۰ نفر شهر گفته می‌شود. البته استثنائاتی نیز (علیرغم ملاک مذکور) وجود دارد. مردم روستا, از طریق کشاورزی امرار معاش می‌کنند به همین جهت بعدها, در تعریف روستا, شغل کشاورزی نیز به عنوان اساس کار روستاییان اضافه گردید. البته تعاریف دیگری نیز از روستا (یا ده) در کشور وجود دارد که از مجموع آن‌ها می‌توان این تعریف را ارایه نمود:


روستا, عبارت از محدوده‌ای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی, عواطف و علائق مشترک هستند, در آن تجمع می یابند و بیشتر فعالیت‌هایی که برای تامین نیازمندی‌های زندگی خود انجام می‌دهند, از طریق استفاده و بهره‌گیری از زمین و در درون محیط مسکونی‌شان صورت می‌گیرد. این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل, ده نامیده می‌شود [۱]    .


براساس مطالعات جهانی, تعریف روستا در کشورهای مختلف,‌ دارای تفاوت‌هایی می‌باشد. مثلاً در آمریکا بیشتر بر مفهوم ”مناطق روستایی“ تاکید می‌شود که بیانگر نواحی دارای چگالی جمعیتی کم است در حالیکه در بعضی کشورهای دیگر همچون ایران نیز روستا بر اساس میزان جمعیت تعریف می‌شود. به عنوان مثال, ملاک جمعیت روستا در فرانسه ۲۰۰۰ نفر, در بلژیک ۵۰۰۰ نفر,‌ در هلند ۲۰۰۰۰ نفر و در ژاپن ۳۰۰۰۰ درنظر گرفته شده است [۲]    .


در مورد روستا و دِه تعاریف متعدد و زیادی گفته شده، ده یا روستا که در کتاب‌های نشر قدیم به صورت دیه هم دیده می‌شود، در زبان پهلوی، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمده‌است.

در ایران، ده از قدیمی‌ترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی بوده‌است که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافته‌اند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل می‌دهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بوده‌است

 تعاریف دیگر

پلاسید رامبد (Placide Ramboud) جامعه شناس فرانسوی می‌گوید: ده واحد اجتماعی ویژه‌ای است که با یک فضا در ارتباط متقابل است و این فضا به عنوان یک عنصر ضروری در نظام اجتماعی ده نقش دارد و به این ترتیب ده دارای بعد اجتماعی است که می‌تواند یکی از عوامل اساسی تشکیل دهنده آن به شمار رود. ده محصول کنش‌های متقابل گروههای انسانی و فضا است، میان اعضای ده رابطه‌ای محلی وجود دارد که نتیجه کنشهای متقابل تاریخی است و موجب پیدا شدن حافظه جمعی و محلی است و در نتیجه نوعی وجدان یا شعور جمعی به وجود می‌آورد

تعریف ده در قانون

درقانون اصلاحات ارضی در ایران ده چنین تعریف می‌شده‌است. ده یا روستا عبارت از یک مرکز جمعیت و محل سکونت و کار تعدادی خانواده که در اراضی آن ده به کار کشاورزی اشتغال دارند و درآمد اکثریت آنان از طریق کشاورزی حاصل می‌شود.

رامبد می‌گوید : روستا برآیندی از عناصر طبیعی و عناصر ساخته شده‌است که به گونه‌ای زمینه سازگاری فرد را با جامعه فراهم می‌آورد و موجب جامعه پذیری می‌شود. در ده بین گروه و فضای جغرافیایی محدود و بسته و ثابت نوعی روابط اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی وجود دارد و این روابط موجب پیدایش وحدت و یکپارچگی گروه می‌شود و آن را از گروه دیگر متمایز می‌سازد. اجتماع ده دارای نیروی معنوی مسلط بر اعضایش است که بر رفتار افراد نظارت عالیه شدید دارد و آنها را به پیروی از هنجارهای اجتماعی وادار می‌کند و این نیروی معنوی همان سنت‌های روستایی و قوانین ثابتی است که بر جامعه ده حاکم است.

تونیس (Tonnies) می‌گوید: جامعه روستایی به عنوان یک جامعه آرمانی که سرشار از تقدس، هماهنگی و صلح و صفاست.

روث گلاس (Ruth Glass) می‌نویسد: برای ما صفت روستایی دارای مفهوم مطبوع و مطمئنی است. زیبایی، سادگی، راحتی، فراغت، منظره‌های دلگشا، آزادی، صلح و صفا و آرامش است.

تعریفی دیگر از روستا

معنی لغوی روستا محل رویش یا رستنگاه گیاه ذکر شده که حاکی از نقشی است که روستا با وجود آب و زمین مناسب در رشد گیاهان زراعی و شکل گیری اقتصاد کشاورزی دارد.روستا یا ده کوچکترین مرکز تجمع و حیاط انسانی در کشور است و در سرشماری رسمی ایران نقاطی که کمتر از  10000 هزار نفراست ده یا روستا گفته می شود.  ظهور روستا یا ده تابع عواملی چون وجود آب و دیگر موقعیت های جغرافیایی است . هر جایی که آب یافت شود خواه به صورت چشمه یا قنات ، خواه به صورت چاه یا رودخانه مردم بر گرد آن حلقه می زنند و مرکز تجمع کوچکی به نام روستا یا ده به وجود می آورند. با توجه به محیط های مختلف جغرافیایی از قبیل دشت ، کوه ، کوهپایه و میانکوه هریک به نسبت شرایط حیاتی خود موجب تجمع به صورت گسترده یا محدود می گردند.روستا قلمرو زیستگاهی است  که ساخت و ساز انسانی در آن محدود باشد و چشم انداز یک محیط طبیعی مثل جنگل ، مرتع ، زمین بایر و یا مزارع کشاورزی را الغا می نماید . در روستا اصولا اشتغال غالب بهره کشی از زمین می باشد و روستاییان از این طریق امرار معاش می کنند . در روستا اختلاف بین گروه های اقتصادی و فرهنگی بسیار اندک است . روابط روستاییان با یکدیگر عمیق تر و با محتواتر است .
 

گروه بندی روستا بر اساس شکل استقرار و تیپ آن

در تیپ شناسی روستاهای ایران سه تیپ مشخص می شو:

الف )روستاهای متمرکز یا گرد آمده

ب )  روستاهای پراکنده

ج ) روستاهای بینابین

 در روستاهای متمرکز مساکن به یکدیگر چسبیده و چشم اندازی متمرکز دارند که عموما بدون فضای خالی است .( با توجه به عکسی گوگل ارث که از نمای بالایی روستای بام است این خصوصیت کاملا مشاهده می شود ) در روستاهای متمرکز مزرعه که عموما محل کار روستاییان محسوب می شود از خانه ها جدا بوده و گاهی در فاصله دوری قرار دارند .البته گاهی این مسافت خود موجب مشکلاتی برای معیشت روستاییان است عمده ترین عواملی که در شکل گیری این تیپ از روستاها دخالت دارند عبارتند از : ضرورت دفاع و امنیت ، وجود منبع آب دائمی مثل چاه ، چشمه ، قومیت ، توپوگرافی زمین  و شیوه های بهره برداری زمین و ... از آنجائیکه جامعه روستایی دارای شرایط اجتماعی همگرا می باشد لذا بهره برداری اشتراکی از زمین پیوسته در بین روستاییان بوده و همین باعث پیدایش روستاهای متمرکز شده است .

توسعه روستایی چیست؟


از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان, عقب‌ماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آن‌جاییکه عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند, اقشار روستایی فقیرتر و آسیب‌پذیرتر محسوب می‌شوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز می‌شود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها, نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی, حرفه‌ای و تخصصی‌نبودن کار کشاورزی (کم‌بودن بهره‌وری), محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت), و عدم‌مدیریت صحیح مسؤولان بوده است. به همین جهت, برای رفع فقر شدید مناطق روستایی, ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان, ایجاد اشتغال و افزایش بهره‌وری آنان, تمهید ” توسعه روستایی “ متولد گردید.


بنا بر تعریف, برنامه‌های توسعه روستایی, جزئی از برنامه‌های توسعه هر کشور محسوب می‌شوند که برای دگرگون‌سازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار می‌روند. اینگونه برنامه‌ها را که دولت‌ها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده می‌کنند, دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز می‌گویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولت‌ها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند, مورد پیدا می‌کند. از سوی دیگر توسعه روستایی را می‌توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم‌درآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست [۳]    .


در گذشته بعضی مدیران و سیاست‌گذاران امر توسعه, صرفاً بر ”توسعه کشاورزی“ متمرکز می‌شدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمی‌شود. روستا جامعه‌ای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همه‌جانبه (یعنی توسعه روستایی) است نه صرفاً توسعه کسب‌وکار و نظامی به نام ”کشاورزی“. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمی‌شود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمی‌شود (بیشتر عاید زمین‌داران, بخصوص مالکان بزرگ, می‌شود), ثانیاً افزایش بهره‌وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی می‌شود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها می‌شود.


استراتژی‌های توسعه روستایی


کشورها و مناطق مختلف جهان, متناسب با شرایط و اولویت‌ها, رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفته‌اند. قطعاً نمی‌توان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضایی مستعد رخ می‌دهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمی‌توان متوقع موفقیتی پایدار بود. رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی را اینگونه می‌توان تقسیم‌بندی نمود [۴]    :

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۱۲
حمید باقری و امیررضا باقری.