کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

حب الوطن من الایمان _پیامبر خاتم (ص)_
با سلام و احترام خدمت همه اهالی محترم و بزرگوار کمسار و محلات همجوار .ضمن عرض خوش آمدگویی به شما بزرگواران بابت بازدید از وبلاگ کمسار .به عرض می رساند این وبلاگ با همه نقضان و کم و کاستی هایش درصدد شناسایی و معرفی چهره واقعی کمسار و اهالی محترم آن و روستاهای همجوار تشکیل گردیده و برآنست که با همت همه دوستان و اهالی محترم آن (اعم از مهاجرین ،ساکنین ) گامی در جهت معرفی تاریخچه ،موقعیت جغرافیایی،اقلیمی و فرهنگ ناب مردم آن بر دارد بنابراین انتظار می رود با ارایه پیشنهادات و انتفادات مفید و سازنده ما را یاری نمایید . منتظر ارایه مطالب مفید تاریخی ،اجتماعی ،فرهنگی ،ورزشی ،و... شما بزرگواران هستیم . تا گامی در جهت توسعه فرهنگی این روستای تاریخی بر داشته باشیم . با سپاس فراوان حمید باقری

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشکسالی» ثبت شده است

آخرین خشکسالی  شوم ایران سال -46- 1345  اتفاق افتاده که صدهها نفر در شرق ایران از گرسنگی مردند و بسیاری  از شرق ایران  خراسان – یزد کرمان و سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند

بخش تحقیقات اقلیمی ناسا بر اساس نتایج یک تحقیق چند ساله برای مدل‌سازی دوره‌های اقلیمی پیش بینی کرده است که در سه تا چهار دهه پیشِ رو، کره زمین با یک نوع تغییر نظام بارش مواجه شده است: از بارش در مناطق خشک کاسته شده و به بارش در مناطق مرطوب افزوده شده. بر این مبنا، مناطق خشک کنونی خشک‌تر می‌شوند، بیابان‌ها پیش‌تر می‌روند و مناطق استوایی پربارش تر خواهند شد. این تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد بود. ایران کشوری است که در این گزارش دو بار به نام آن به عنوان یکی از کشور.هایی که در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است

در خیلی سال‌های پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود، بیابان‌ها در ایران بسیار گسترش خواهند یافت. غالب زیستگاه‌های ایران وارد یک دگردیسی پس‌رونده خواهند شد. یعنی جنگل‌ها درختزار می‌شوند، درختزاران بوته‌زار می‌شوند، بوته‌زارها بیابان می‌شوند و بیابان‌ها به عدم زادآوری مطلق نزدیک خواهند شد.

پس این دیگر فقط یک نگرانی نیست، یک اطلاع مسلم علمی است: در خیلی سال‌های پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود، بیابان‌ها در ایران بسیار گسترش خواهند یافت. غالب زیستگاه‌های ایران وارد یک دگردیسی پس‌رونده خواهند شد. یعنی جنگل‌ها درختزار می‌شوند، درختزاران بوته‌زار می‌شوند، بوته‌زارها بیابان می‌شوند و بیابان‌ها به عدم زادآوری مطلق نزدیک خواهند شد. هم اکنون حدود بیست درصد مساحت ایران بیابان مطلق است.

یعنی زادآوری زیستی آن در حداقل ممکن است. نیمی از مساحت ایران بیابان استمنبع. دو سوم مساحت ایران در شمار مناطق خشک و نیمه خشک قرار می‌گیرد.

گزارش ناسا تاکید می‌کند که بعید نیست بین سی تا چهل سال آینده بخش‌های وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شده و یا غالب مناطق نیمه خشک کنونی نیز بیابان خواهند شد. ما خشک‌تر، بی‌برگ و بارتر، سترون‌تر و بسیار فقیرتر خواهیم شد.

مهمترین عامل تخریب هم فعالیت طبیعی بشر در سرزمین وسیعی است که هیچگونه راه آبی خروجی به دریای ازاد ندارد تا الاینده های جامد و مایع را از این سرزمین بسته بشوید و به اصطلاح زیست بوم ها را نو و احیاء کند. از نظر زمین شناسی این سرزمین وسیع و مثلثی شکل که بین دو رشته کوه الیرز و زاکرس قرار گرفته و بین این دو کوه هم محصور است به گونه ایست که هیچ رودخانه ای از ان جاری نمیشود که نهایتا به حلیج فارس یا در یای عمان برسد و تمام رودهای جاری به سوی دامنه های جنوبی البرز و یا دامنه های شمالی زاگرس یا به “دریاچه ی” بسته مازندران مازندران میریزند و یا در گودالهایی مثل دریاچه ارومیه و بختگان و قم و هامون و غیره مسددود و محدود میشوند. نتیجه این تکرار و تداوم چرخه اب در طبیعت بسته فلات ایران این بوده و هست که نمک وارده به محیط زیست تدریجا در همین گودالهای درون فلات انباشته شود و با پرشدن دریاچه ها و ابگیر ها نمک باقی مانده توسط باد به زمین های اطراف پراکنده شود.

این نمک فزاینده حاصل مستقیم فعالیت بشر در فلات ایران است چه هرنفر به طور متوسط روزانه بین ۳ الی ۵ گرم نمک طعام مصرف و همین مقدار نمک را بی کم و کاست به محیط زیست بر میگرداند. اگر جمعیت فلات مرکزی ایران را (منطقه بین دو کوه البرز و زاگرس) که شامل افغانستان هم میشود در حدود ۶۰میلیون بیانگاریم این افراد جمعاْ به طور روزانه بین ۱۸۰ الی ۳۶۰ تن نمک به محیط بسته فلات وارد کرده و میکنند. نمک وارده به محیط زیست بدون کم و کاست باقی میماند تا در فصول خشک سال که آبگیرها و دریاچه ها تبخیر میشوند توسط باد های موسمی به زمینهای اطرف پراکنده شوند که نتیجه ان کاهش پوشش گیاهی و کم شدن تدریجی بارندگی در منطقه است. بنابراین گرچه ممکن است مطالعات سازمان ناسا ریشه در واقعیت هم داشته باشد اما روند تخریب زیست محیطی فلات ایران به چند هزار سال پیش برمیگردد که اریایی ها برای استفاه از چراگاهها و سرسبزی های این منطقه به ان کوچ کردند

اما چه میشود کرد تا سرزمین اباء و اجدادی مان را از این روند نخریب نچات دهیم یا حداقل انرا در همین مرحله نگداریم و اجازه ندهیم تا روند تخریب فلات ایران از انچه که هست فراتر رود!؟  با این حساب میتوان انتظار داشت تا با اجرای یک سری برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت روند خشکسالی را در فلات ایران به تدریج کند و حتی متوقف و یا دگرگون کرد.

در گام  نخست بایستی تمام گودالها و نمکزارهای منطقه که اکثراْ هم نزدیک ابادی ها هستند شناسایی و انها را مدیریت کرد. دریاچه ارومیه؛ دریاچه خشک شده قم : و به خصوص کویر نمک در جنوب غربی خراسان فقط چند نمونه از این گودالهای پایانی نمک وارده به محیط زیست هستند که میتوان انهارا با مدیریت صحیج دوباره به صورت دریاچه های آب شور و محل حبس و تراکم نمک دراورد. با ایجاد گوالهایی در گودترین نقطه کویر نمک خراسان میتوان نمک پخش شده در محیط وسیع منطقه را دوباره در یک گودال متمرکز و زمینهای اطراف را نمک زدایی کرد. در بلند مدت هم بایستی یک لوله فاضلاب سراسری از آذربایجان به سمت و سوی چاه بهار ایجاد کرد تا فاضلاب همه کشور را به سوی دریای ازاد ببرد.

مزایا و معایب این پیشنهاد قابل مطالعه است . ورود آب شیرین از ورودی های دریای خزر به کویر سمنان  و ایجاد دریاچه کویری نیز مطرح است.

ظاهراْ شیب زمینهای فلات ایران از جنوب غرب به سمت شمال شرق است اما در این میان دره هایی هم هستند که میتوان از مسیر انها مسیر لوله فاضلاب ملی را به سوی دریای ازاد هدایت کرد..  مسلما این پروژه فاضلاب سراسری  نقش مهمی در نمک زدایی و احیاء فلات ایران دارد و بایستی به جای پروزه ارتباط خلیج فارس و دریای مازندران به ان فکر کرد.  پروژه ابراه بین دو دریا به دلیل اختلاف ارتفاع و موانع مرتفع تر بین دو اب 

غیر قابل اجراست اما پروژه فاضلاب سراسری امکا نپذیر است و نتیجه کار هم سرسبزی فزاینده  و پایدار فلات ایران خواهد بود . 

منبع :http://parssea.org

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۶ ، ۲۲:۳۶
حمید باقری و امیررضا باقری.

هم اکنون ایران بین 24 کشوری است که وضعیت آب در آنها خطرناک شناخته شده؛ بر این اساس، بحران آب از بزرگترین چالش های آینده کشورمان است از این رو، طی دهه اخیر مسئولان بر لزوم مدیریت مصرف تاکید کرده اند تا شاید چاره ای بر درد خشکسالی بویژه در بخش کشاورزی و آب شرب باشد.
نام گیلان که به گوش می رسد؛ باران های نقره ای، رودخانه های خروشان کوچک و بزرگ، چشمه سارها، آبشارها، کوه های پوشیده از جنگل و فرش سبز مخملین و آبی آرامش بخش دریای بیکران در ذهن نقش می بندد که همه اینها، از وجود وفور مایه حیات در این استان خبر می دهند.
اما پای خشکسالی که به میان می آید، دوشادوش استان هایی که کمترین بارندگی را دارند و شاید بارندگی سالانه آنها بین 200 تا 300 میلیمتر باشد، گیلان نیز طلب آب می کند حال اینکه، میزان بارش سالانه در این استان افزون بر یک هزار و 200 میلیمتر است با این وجود ، باور کردنی نیست که گیلان نیز با وجود بارش های فراوان، رودخانه های خروشان فصلی و دائمی از تازیانه تنش های آبی بی بهره باشد.
به گفته کارشناسان؛ سالانه میزان زیادی از بارش ها در این استان، وارد رودخانه ها و دریای خزر شده و با آب های آلوده ناشی از فاضلاب و پسماندهای صنعتی مخلوط می شود و به عبارت دقیق تر، بسادگی به هدر می رود.

** اهمیت مهار و ذخیره سازی بارش ها در گیلان
در همین زمینه دانش آموخته دکترای هواشناسی و کارشناس مطالعات مرکز تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان روز سه شنبه به ایرنا گفت: اگرچه گیلان پربارش ترین استان کشور است و دارای رکوردهای بارشی منحصر به منطقه از جمله بارش 127 میلی متری در رشت (سوم مهر 1391) است که طی زمان کمتر از پنج ساعت بارید، اما همزمان با موسم تابستان، باز خشکسالی با این استان هم نوا می شود.
سمانه نگاه بارش 330 میلی متری باران طی سه روز پایانی هفته نخست آبان ماه سال 94 را از دیگر باران های بی سابقه کشور عنوان و اضافه کرد: مشخصه عمده اقلیمی، توپوگرافی و جغرافیایی این استان موجب شده که بخش قابل توجهی از بارش ها در زمان کوتاهی از دسترس خارج شده و وارد دریا شوند.
وی ادامه داد: با توجه به نمودارهای آماری، متوسط بارش سالانه 15 سال اخیر رشت، حدود یک هزار و 265 میلی متر است اما توزیع ماهانه بارش رشت نشان می دهد که بخش اعظم این بارش ها شامل حدود 70 درصد، در نیمه دوم سال یعنی فصل های پاییز و زمستان می‌بارد که تقریباً حجم وسیعی از آن وارد دریا می‌ شود.
به گفته نگاه، از طرفی اگرچه در نیمه اول سال حدود 30 درصد بارش سالانه گیلان به وقوع می پیوندد، اما حدود نیمی از این بارش ها در اواخر مرداد و شهریورماه که زمان ورود سامانه‌های بارشی به استان گیلان است، اتفاق می افتد که در بسیاری از موارد، به دلیل مقارن بودن با زمان برداشت محصول برنج، موجبات خسارت به شالیزارها می شود.
وی خاطرنشان کرد: به عبارت دیگر به سبب توزیع زمانی نامناسب بارش، ویژگی های جغرافیایی خاص این منطقه همچون باریک بودن عرض نوار ساحلی در اثر نزدیکی کوهستان و دریا ، نبود زیرساخت های مناسب برای ذخیره سازی نزولات جوی و مهار بارش ها به عنوان منابع آبی داخلی استان، نمی توان نیاز آبی گیلان را در بخش های مختلف از جمله کشاورزی و شرب مستقل از منابع آبی خارج استان تصور کرد.
این کارشناس هواشناسی ادامه داد: حدود 70 هزار هکتار شالیزار گیلان در خارج از شبکه آبیاری سد سفیدرود و از منابع داخلی آبی استان بویژه از بارش های بهنگام در داخل استان در فصل کشت بهره مند می شوند در حالیکه عملا در بسیاری از سال ها در فصل کشت، استان به شدت با محدودیت منابع آبی و کاهش بارش مواجه است.
نگاه اضافه کرد: از آنجایی که حدود 170 هزار هکتار از نزدیک به 240 هزار هکتار از شالیزارهای استان وابسته به ذخیره آبی سدسفیدرود و آورد دو رودخانه قزل اوزن و شاهرود می باشند، بنابراین شرایط آبی استان های حوضه سد سفیدرود شامل استان های کردستان، زنجان، قزوین، اردبیل و آذربایجان شرقی بر میزان آبگیری سد منجیل تأثیر مستقیم داشته و از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این کارشناس هواشناسی خاطرنشان کرد: محدودیت های موجود در ذخیره آب سد منجیل، عدم برخورداری بیش از 30 درصد شالیزارهای استان از شبکه آبیاری سدسفیدرود ، وابستگی آنها به بارش های بهنگام فصل کشت و همچنین کاهش و نقصان دبی رودخانه های استان از اواسط خردادماه، ضرورت مدیریت همه جانبه مصرف آب را در بخش های مختلف کشاورزی، شرب، صنعت و محیط زیست اجتناب ناپذیر می سازد.
نگاه به وضعیت سال زراعی جاری اشاره و بیان کرد: از ابتدای سال زراعی 1395 - 1396 یعنی از آغاز مهرماه سال گذشته تا پایان دهه اول تیرماه امسال، در پهنه استان گیلان، به طور متوسط حدود 742 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با میانگین بلندمدت، حدود یک درصد افزایش بارش و در مقایسه با سال گذشته حدود 14 درصد کاهش بارش داشته است.
وی اضافه کرد: در واقع بارش گیلان طی سال آبی اخیر مشابه میانگین بلندمدت بوده است.
نگاه یادآور شد: حدود 80 درصد از بارش ذکر شده، طی شش ماه فصل های پاییز و زمستان گذشته به وقوع پیوسته که عملا از دسترس خارج بوده و قابل مهار کردن و ذخیره سازی نیست.
وی اضافه کرد: حدود 150 میلیمتر از بارش 742 میلیمتری استان در فصل کشت یعنی از ابتدای فروردین تاکنون اتفاق افتاده که به طور مستقیم برای مصارف کشاورزی به کار گرفته می شود.
نگاه یادآور شد: بارش های بهنگام فصل بهار، در کنار منابع داخلی ذخیره آب از قبیل رودخانه های داخلی، آب بندان ها، چشمه ها و ... برای آبیاری بیش از 70 هزار هکتار از شالیزارهای استان که خارج از شبکه آبیاری سد سفید رود و به صورت سنتی آبخور می باشند، بسیار حائز اهمیت است.
وی در ادامه گفت وگو با ایرنا، به بارش های بهار امسال نیز اشاره و بیان کرد: طی فروردین ماه سالجاری، متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 109 و دو دهم میلیمتر بوده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، حدود 18 درصد و درمقایسه با سال قبل ، 16 درصد کاهش داشته است.
به گفته نگاه، در ایستگاه فرودگاه رشت به عنوان ایستگاه شاخص جلگه مرکزی گیلان، 106 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، با کاهش 17 درصدی بارش مواجه بوده است.
وی بیان کرد: طی اردیبهشت ماه امسال نیز متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 22 و شش دهم میلیمتر بوده که درمقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، کاهش چشمگیر 55 درصدی یافت ولی در مقایسه با سال گذشته، حدود سه درصد افزایش را نشان می دهد.
این کارشناسی هواشناسی گفت: همچنین از هفته اول اردیبهشت ماه تا دهه سوم خردادماه امسال، به دلیل نبود بارش فراگیر در گیلان، طی حدود 45 روز ، استان با چالش بی بارشی مواجه بوده است.
وی گفت: به عبارت دیگر علیرغم اینکه شرایط دمایی استان طی فصل بهار امسال مشابه میانگین بلند مدت بوده اما بارش طی این بازه ، با کاهش 16 درصدی مواجه بوده است.
نگاه خاطرنشان کرد: همه استان های حوضه سد سفیدرود در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت با کاهش چهار تا 22 درصدی بارش مواجه بوده اند که در این میان، بیشترین کاهش مربوط به استان زنجان می باشد.
وی ادامه داد: جمع بندی شرایط بارشی گیلان و استان های حوضه سد سفیدرود، بیانگر کاهش نزولات جوی و به تبع آن کاهش آورد آب این سد است.
این کارشناسی هواشناسی لزوم صرفه جویی در مصرف آب بخش های مختلف بویژه کشاورزی و همچنین آبیاری تناوبی بر اساس نوبت بندی آب خروجی سد سفیدرود برای به حداقل رساندن خسارت های ناشی از کم آبی را اجتناب ناپذیر دانست.

** سدها در نقاط پرباران شمالی کشور حافظ محیط زیست هستند
مسئولان تقویت زیرساخت هایی همچون احداث سدها را در ذخیره سازی بارش ها موثر می دانند و نه تنها احداث آنها را به ضرر محیط زیست نمی دانند، بلکه حافظ محیط زیست استان نیز به شمار می آید.
در همین زمینه مدیرعامل شرکت آب منطقه ای گیلان به ایرنا گفت: عملیات سد سازی در استان برای حفظ محیط زیست یک فرصت است.
کاظم لطفی بحث اعتبارات و مسائل زیست محیطی را برای احداث سدهای پیش بینی شده سرعت گیر خواند و گفت: سدسازی فقط در استان های شمالی توجیه دارد.
وی با اشاره به سدهای گیلان گفت: سدهای سفیدرود، شهربیجار، شفارود و پلرود جزو سدهای مخزنی استان هستند که سدهای سفیدرود و شهربیجار به بهره برداری رسیده و سدهای شفارود و پلرود به ترتیب دارای 36 درصد و حدود 55 درصد پیشرفت فیزیکی هستند.
وی همچنین گفت: هم اکنون 9 سد لاستیکی در گیلان در حال ساخت است و ساخت 2 سد دیگر نیز در مرحله‌ انتخاب پیمانکار قرار دارد.


اهمیت صرفه جویی آب در کشاورزی
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان نیز معتقد است: سالانه حدود 9 میلیارد مترمکعب آب تجدید شونده در استان وجود دارد که حدود دو و هفت دهم میلیارد مترمکعب، مورد نیاز اراضی شالیزاری گیلان است.
حبیب جهانساز افزود: از این میزان آب مورد نیاز ، یک و هشت دهم میلیارد مترمکعب در زیر سد سفیدرود و مابقی آن در خارج از شبکه مدرن سد سفیدرود و در اراضی سنتی آب خور نیاز است.
وی اضافه کرد: آب اراضی شالیزاری استان از دو منبع سد سفیدرود و رودخانه های فصلی و دائمی وابسته به بارش های فصلی است؛ 171 هزار هکتار از اراضی از سد سفید رود و 600 هزار هکتار از سایر منابع فصلی مشروب می شوند.
جهانساز با بیان اینکه کشاورزان گیلانی برای عملیات شخم و آماده سازی زمین بیشتر از آب باران و آب های جاری در دسترس فصل های پاییز و زمستان استفاده می کنند، گفت: کشاورزان طی چند سال اخیر از آب سد به واسطه محدودیت منابع حداکثر از 15 اردیبهشت تا 15 مردادماه استفاده می کنند.
معاون سازمان جهاد کشاورزی گیلان با بیان اینکه برای هر هکتار شالیزار حدود 10 تا 12 هزار متر مکعب آب مورد نیاز است، ادامه داد: در سال های اخیر با توجه به محدودیت منابع آبی، اقدامات صرفه جویانه خوبی صورت گرفته که باعث شد فقط در زیر شبکه مدرن سالانه بالغ بر 350 میلیون متر مکعب صرفه جویی شود.
وی اجرای شخم زمستانه ، تنظیم کوتاه کردن تقویم زراعی استان، تقویت ناوگان ماشین آلات، اجرای آبیاری نوبتی به جای غرق آب دائم، استفاده از آب های زهکش و کاشت ارقام زودرس را از جمله راهکارها برای صرفه جویی آب در کشاورزی ذکر کرد.
به گزارش ایرنا در حال حاضر 460 هزار مشترک آب تحت پوشش آب و فاضلاب شهری گیلان و 279 هزار و 572 مشترک در یک هزار و 780 روستای استان از نعمت آب آشامیدنی و سالم برخوردارند.
گزارش از: امیرحسین کبیری - مریم سلیمانی ** انتشاردهنده
: کبیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۷
حمید باقری و امیررضا باقری.

چکیده
پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن حتی یک ماه بارندگی، خصوصاً در فصول گرم سال و مواقع کشاورزی دچار خشکسالی می‌شود. در این مقاله برآنیم تا با مقایسه آمار بارندگی‌ها و منابع آبی گیلان ما، با ایران و جهان این را نتیجه گیریم که با مدیریت جامع منابع آب و استفاده از همه ابزارهای موجود و امکانات بالقوه و اهمیت دادن مدیران مسئول به نقش بارز اصلاح الگوی مصرف، می‌توانیم گیلانیان را از خطر هر ساله خشکسالی برهانیم.
کلید واژه‌ها: خشکسالی، کم آبی، مدیریت منابع آب، گیلان، اصلاح الگوی مصرف

مقدمه
کارشناسان معتقدند که مدیریت منابع آب کشور در شرایط فعلی، مدیریت مناسبی نیست و موجب شده تا طی سال‌های اخیر شاهد کاهش منابع آب‌های زیرزمینی، آلوده‌سازی شدید منابع آب‌های سطحی و زیرسطحی، عدم توجه به اصلاح الگوی مصرف، عدم مهار آب‌های سطحی و در نهایت کاهش سطح زیر کشت کشاورزی و ایجاد فشارهای روانی ناشی از کمبود آب شرب یا قطعی آن در برخی مناطق باشیم.
آن‌ها یکی از عوامل بسیار مهم پدید آمدن بحران کم آبی یا خشکسالی را بحران مدیریت آب می‌دانند. بحرانی که بسیاری را به این باور رسانیده است که اهمیت آن کمتر از بحران آب نیست. بحرانی که یک‌شبه حادث نشده است و زنگ خطر سال‌هاست که در آن حوزه به صدا درآمده، اما کمتر به آن توجه شده است.
یکی از مثال‌های عملی این گروه از کارشناسان، شرایط سختی است که استان گیلان طی چند سال اخیر با آن روبه‌رو شده است. پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران دچار خشکسالی می‌شود. کشور پهناور ایران، در قسمت شمالی شرایط کاملاً متفاوتی با نقاط دیگر خود دارد، این درحالی است که آمارها از وضعیت کلی آب در کشور بسیار بدتر از نرم متوسط کشور و شرایط در مناطق شمالی، غیرقابل قیاس با نرم متوسط آن است. متوسط بارندگی در ایران 250 میلی‌متر و متوسط آن در گیلان بین 1100 تا 1400 میلی‌متر یا بیشتر است.
بی‌لحاظ این و بسیاری از مؤلفه‌های دیگر که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، مدیران منابع آب گیلان در گزارش‌های خود برای اثبات بی آبی و کم آبی، در زیر پناه آمار کشوری سایه‌نشین می‌شوند. به گمان من آن‌ها هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که دیگر نمی‌توان به صورت سنتی ‌آب را از حوضه آبریز تا لیوان سر میز مدیریت کرد. پرسش این است که آیا با مدیریت درست منابع آبی استان نمی‌توانستیم مانع از بروز خشکسالی یا کاهش اثرات و تبعات آن باشیم؟ هرچند که در این مطلب می‌بایستی محدودیت‌هایی نظیر کمبود آب، افزایش جمعیت، بالا رفتن سطح زندگی و بهداشت و افزایش بیشتر مصرف آب و موارد دیگر را نیز مورد بررسی قرار داد. همه این‌ها و مهم‌تر ادامه روند کنونی، چشم‌اندازی تیره و بحران آبی را پیش روی ما قرار داده است و البته مهار چنین بحرانی به کاری که ما در این سال‌ها انجام می‌دهیم بستگی دارد.

در بیان اهمیت تاریخی و مذهبی آب
"و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار داده‌ایم." (سوره انبیاء، آیه 30) این فرموده خداوند متعال است برای ما در اهمیت آب و در ادامه، همچنین است آیه 33 سوره شریف یس: "و زمین مرده، برهانی است برای ایشان، که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن می‌خورند."
این‌ها و بسیار بیشتر در باب موضوع آب و اهمیت آن در فرهنگ دینی گفته شده و حتی به آن سوگند نیز یاد شده است. در طول تاریخ، آب اما همیشه دارای اهمیت بسیار بوده و در واقع اساسی‌ترین نقش در ادامه بقای انسان را دارا بوده است. ایجاد و شکل‌گیری تمدن‌های بشری همواره در کنار منابع آب بوده است. ادامه حیات و بعدها پیشبرد عملیات کشاورزی، از نقش‌های اصلی آب می‌باشد. بنابراین می‌توان با اطمینان گفت که آب از دیرباز مهمترین عامل توسعه در جهان بوده است.
ایرانیان قدیم دستورات خاص و جالبی برای برخورد با آلوده‌کنندگان آب داشتند و این عمل همواره مورد نکوهش بوده است تا اکنون که سهراب ـ شاعر ایرانی ـ می‌گوید: "آب را گل نکنیم." آناهیتا یا الهه آب، نام فرشته پاک و مقدس آب بود. آناهیتا، الهه آب ایرانی زرتشتی، زن بود؛ آن‌چنان که مسلمان امروزی ایرانی نیز آب را مهریه گرامی‌ترین زن مسلمان، یعنی حضرت زهرا(ع) می‌داند. آب در فرهنگ ایرانی، مظهر پاکی و آرامش‌دهنده جسم و جان است، آن‌چنان که زن نیز.

طلاعات کلی گیلان
گیلان یکی از سه استان شمالی ایران است که 14711 (در بعضی منابع 13952) کیلومترمربع وسعت دارد. رشته کوه‌های البرز همانند دیواری در غرب و جنوب گیلان کشیده شده و مانع عبور بخار آب و در نتیجه باعث بارندگی بسیار در منطقه و ایجاد آب و هوای معتدل و مرطوب در زمستان و تابستان می‌گردد و سرما به ندرت از 1- درجه پایین‌تر می‌رود. گیلان مرطوب‌ترین ناحیه کشور است و سالانه بیش از 2000 میلی‌متر باران دارد. با اتکاء به همه موارد فوق، بسیاری گیلان را استثناء جهان آفرینش می‌دانند که از برکت آب و خاک حاصلخیزش، پوشیده از جنگل‌های انبوه با درختان تنومند و مراتع سرسبز شده است.
استان گیلان در جنوب دریای خزر میان استان‌های اردبیل، مازندران، زنجان و قزوین قرار گرفته و دارای 2389195 نفر جمعیت است. با این میزان جمعیت، استان گیلان پس از استان تهران، متراکم‌ترین جمعیت را در کشور داراست. بخش وسیع گیلان، جلگه‌ای و مابقی کوهستانی است. گیلان منطقه‌ای کشاورزی است که مهمترین محصولات آن، عبارت‌اند از: برنج، چای، زیتون، مرکبات، ابریشم، شیر، گوشت، مرغ، ماهی، خاویار، مربا و انواع شیرینی و کلوچه. استان گیلان دارای 16 شهرستان به این نام‌هاست: رشت (مرکز استان)، آستارا، آستانه اشرفیه، انزلی، رودبار، رودسر، صومعه سرا، ماسوله، تالش، فومن، لاهیجان، لنگرود، رضوانشهر، ماسال، املش و شفت.

مقایسه وضعیت آب در کشور و گیلان
حجم آب تجدیدشونده جهان 36100 میلیارد مترمکعب و حجم آب تجدیدشونده کشور 1300 میلیارد مترمکعب است. یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می‌کنند، ولی ایران تنها 36/0 درصد آب تجدیدشونده را در اختیار دارد. متوسط بارندگی جهان 750 تا 831 میلی‌متر اعلام می‌شود و متوسط بارندگی سالانه ایران 248 تا 250 میلی‌متر گزارش می‌شود و به عنوان یک محدودیت، جالب است دانسته شود که 50 درصد آب تجدیدشونده در ایران نابه‌هنگام است، یعنی در فصول غیرزراعی می‌بارد.
تا این‌جا ایران دارای بحران آب است و همه آمارها در قیاس با میزان جهانی این موضوع را اثبات می‌کند. بسیار دیده‌ام که مسئولان گیلانی در هنگام گزارش‌دهی از وضعیت آب، به آماری این‌چنینی به صورت برجسته اشاره می‌کنند و آن‌گاه با اثبات بی آب بودن ایران، خشکسالی‌های اخیر گیلان را نیز توجیه می‌کنند. نگاهی به وضعیت آبی ارائه شده در ذیل این مقاله ثابت می‌کند که وضعیت گیلان از لحاظ بارش و منابع آبی تقریباً شش برابر بیشتر از متوسط کشور و تقریباً دو برابر متوسط جهانی است. در همه زمان مطالعه آمار ذیل، از خود بپرسید چرا با این‌همه پتانسیل آبی، پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران، دچار خشکسالی می‌شود؟ آب آشامیدنی مردمانش می‌بایستی از کوه‌های چهل چشمه کردستان بیاید؛ تازه آن‌هم در تابستان لب شور باشد.
اما محدوده جغرافیایی‌ای که گیلان نام دارد و ما در آن زندگی می‌کنیم، از نظر نگارنده استثناء جهان آفرینش است. این‌جا محل تخلیه همه ابرهای منطقه است و متوسط بارندگی سالانه آن بین 1100 تا 1400 میلی‌متر است. گیلان با تراز 28- متر از سطح دریای آزاد، علاوه بر این میزان بارندگی که خود دارد، به مانند چاله‌ای است سبز که در شرایط نرمال و ترآبی 7/3 میلیارد مترمکعب آب استان‌های هم‌جوار از طریق رودخانه‌های سفید رود، آستاراچای و بخش کوچکی از پلرود نیز به آن می‌ریزد. حجم آب تجدیدشونده استان گیلان 7433 میلی‌مترمکعب برابر با 4/7 میلیارد مترمکعب است که از این مقدار، بخش عظیمی، آب سطحی است. گیلان همچنین دارای 450 میلیون مترمکعب آب زیرزمینی می‌باشد.
با آن‌که 5/3 درصد جمعیت کشور در استان گیلان زندگی می‌کنند، ولی این استان 5/8 (از منابع دیگر 7/5) درصد پتانسیل آب تجدیدشونده کشور را در اختیار دارد که این امر نشان‌دهنده وضعیت مطلوب پتانسیل آبی استان گیلان است. اما همان‌گونه که می‌دانیم، به دلیل این‌که اکثر بارش‌ها در فصل پاییز و زمستان است و با توجه به نبود زیرساخت‌های آبی، هم‌اکنون حتی نمی‌توان از50 درصد پتانسیل آبی استان نیز استفاده کرد. با مهار و استفاده از کل پتانسیل منابع آب استان گیلان می‌توان به تنهایی 20 درصد مواد غذایی مورد نیاز کشور را در این استان تأمین کرد. این درحالی است که هم‌اکنون با همین میزان استفاده، 10 درصد مواد غذایی کشور در گیلان تأمین می‌شود.

تعریف خشکسالی
معیار تشخیص میزان خشکسالی و ترسالی، مقایسه میزان متوسط بارندگی در سال‌های گذشته به نسبت سال جاری است. در درجه‌بندی میزان خشکسالی و ترسالی نیز درصد بارندگی در یک سال آبی به نسبت میزان بارش نرمال محاسبه می‌شود. اگر بارندگی یک منطقه در یک سال آبی به نسبت بارش نرمال با کاهش 60 درصدی یا بیشتر روبه‌رو باشد، "خشکسالی بسیار شدید" اتفاق افتاده است. کاهش 45 تا 60 درصدی به نسبت بارش نرمال، شاخص "خشکسالی شدید" و کاهش 20 تا 45 درصدی بارش، مشخص‌کننده "خشکسالی متوسط" است. اگر این میزان کمتر از 20 درصد باشد، "خشکسالی خفیف" است که در حال حاضر بیش از 45 درصد از مساحت کشور با این وضعیت روبه‌رو هستند.
خشکسالی در تمام نقاط دنیا و حتی مناطق مرطوب رخ می‌دهد. گیلان پرباران‌ترین منطقه ایران است و به عنوان مثال، شهر رشت که به شهر باران معروف است، متوسط بارش سالانه آن 1362 میلی‌متر است. کمترین میزان بارندگی ثبت شده در شهر رشت به میزان 820 میلی‌متر بوده است. بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان هواشناسی، متوسط روزهای بارندگی در سال، 135 روز اعلام شده که کمترین میزان بارندگی سالیانه 820 میلی‌متر بوده و متوسط این میزان 9/1313 میلی‌متر است. معمولاً ماه‌های شهریور و مهر پرباران‌ترین ماه‌های سال است، ولی این امر ثابت نیست و گاهی هم ماه‌های فروردین، آبان، دی، بهمن و اسفند دارای بیشترین میزان بارندگی در سال می‌باشند.

رودخانه‌های گیلان
در استان گیلان 52 رودخانه (حوضه آبخیز) کوچک و بزرگ پرآب و دائمی وجود دارد که از مناطق مرتفع در غرب و جنوب استان سرچشمه گرفته و به دریای خزر می‌ریزند. به استثنای رودخانه‌های سفید رود، آستارا چای و بخش کوچکی از پلرود، مابقی در تمامی گستره خویش به استان گیلان تعلق دارند. از این تعداد رودخانه، 30 مورد آن سیل‌خیز بوده و هر ساله خسارت‌هایی را نیز به استان وارد می‌کند.

از مجموع رودخانه‌های سیل‌خیز گیلان، سفید رود دارای اهمیت بیشتری است. از دیگر رودخانه‌های گیلان می‌توان از خشکرود، گرکانرود، ماسوله رودخان، رودخانه پسیخان، کیا رود، شلمانرود، ناورود، مرغک، سیاهرود، آستارا چای، هود ول، کانرود، سیره لیره، چلوند، لمیر، حویق، جوکندان، خواجه کری، نوکنده، شفارود، چاف رود، خالکایی، پلنگ رود خان، قلعه رود خان، گشت رود خان، لزرجان آچار رود، مرسا رود و ... نام برد

نتیجه‌گیری
با توجه به همه موارد پیش‌گفته، مهمترین دلایل خشکسالی گیلان را می‌توان به صورت خلاصه در چند مورد عنوان کرد که مستقیماً با مسائل مدیریتی ارتباط دارد:
1- مشکلات مربوط به کمبود اعتبار، هرچند متوجه همه مناطق کشور است، اما از این واقعیت نیز نباید بگذریم که برخی از استان‌ها در نهایت بهره‌مندی و گیلان در کمترین حالت آن است. هرچند کمبود اعتبار، توجیه‌گر همه مشکلات آبی استان است، اما توجیه‌گر عدم پیگیری و یا نقش ضعیف آن‌ها در نهادهای تصمیم‌گیر کشوری نمی‌تواند باشد.
2- عدم توجه به موضوع آبخیزداری به عنوان یک عامل جلوگیری از خشکسالی در استان گیلان، مشکلات مربوط به عدم جمع‌آوری آب باران و سرازیر شدن آن به دریا در طول سال با توجه به میزان بارندگی گیلان.
3- مشکلات مربوط به کاهش حجم مخزن سد سفید رود و کاهش شدید ورودی آن و عمر سد که این کاهش، قسمتی مربوط به کاهش بارندگی حوضه آبریز است، اما قسمت بسیار آن مربوط به استفاده از آب سرشاخه‌های آن، یعنی رودخانه‌های قزل اوزن و شاهرود است که مسئولان گیلانی می‌بایستی بر حق آبه گیلان از این دو رودخانه اصرار ورزیده و آن را حفظ نمایند. هرچند در شرایط کنونی کشور، موضوع بحران آب کاری بسیار سخت بوده و همچنین است عدم اتمام طرح‌های متمم و مکمل چون طرح اسطور در میانه و یا افزایش میزان سطح زیر کشت در بعضی از استان‌های آبخور.
4- عدم توجه کافی به شبکه احداث شده برای بهره‌برداری از شبکه سد سفید رود که تقریباً در اکثر مسیرها رها شده و کشاورزان خود عملاً هرگونه که دل‌شان بخواهد از آن استفاده می‌کنند. ضمن این‌که قدمت بالا و پرشدن اکثر مسیرها از رسوبات، مشکل را دوچندان ساخته است. همچنین است مشکلات مربوط به لایروبی رودخانه‌ها و نهرها، از جمله دریچه‌گذاری و به‌طور کلی عدم قابلیت بهره‌برداری از سیستم آب‌رسانی موجود و عدم اتمام اجرای طرح‌های عمرانی چون طرح‌های D5 و مانند آن در رابطه با کانال‌های زمینی و آب‌رسانی.
5- عدم توجه به وضعیت سد سازی در گیلان و این درحالی است که در کشور بیش از 180 سد بزرگ و حدود 300 سد کوچک بعد از انقلاب به بهره‌برداری رسیده است و سهم گیلان از این میزان صفر بوده است. ضمن این‌که برای احداث سدهای جدید حداقل به اندازه متوسط نرم فعالیت سد سازی در کشور نیز هیچ اقدامی نشده است و سه سد درحال احداث شهر بیجار، پل رود و شفا رود در شهرهای رودبار، تالش و رودسر نیز در صورت ادامه با روند فعلی تا 150 سال دیگر به اتمام خواهند رسید. این موضوع هرچه باشد، یا به دلیل عدم برنامه‌ریزی یا عدم پیگیری است که هر دوی آن‌ها از تبعات مدیریتی ناشی می‌شود.
6- عدم توجه به روش‌های جدید آبیاری و اصرار بر روش‌های قدیمی و عدم برنامه‌ریزی و مطالعه بر روی آن‌ها که این رویکرد به دلیل اطمینان مقامات محلی از تأمین آب سفید رود و بارندگی بسیار ناشی شده است. همچنین است مشکلات مربوط به حفر چاه‌ها و تهیه ادوات و ماشین‌آلات و پمپ آب در راستای رفع نیاز آبی کشاورزی.
7- عدم توجه به منابع مختلف تأمین آب و اصرار بر استفاده از منابع آب‌های سطحی، آن‌هم تقریباً در اکثر نقاط استان از سفیدرود و عدم اجرای طرح‌های تجهیز و نوسازی اراضی جهت کاهش کثیری از هزینه‌ها در رابطه با موضوعات غرقابی، کشت توأمان، کشت دوم و به‌کارگیری انواع روش‌های علمی و مکانیزه در مصرف آب و نهاده و دیگر امور.
8- حذف نقش سَل‌ها (آب‌بندان‌ها) و عدم احیای مجدد آن‌ها، یکی دیگر از عوامل خشکسالی در گیلان است. همچنین است مشکلات تعمیق و لایروبی آب‌بندان‌ها و تالاب‌های طبیعی موجود جهت تزریق آن در مواقع خشکسالی.
9- عدم توجه به آلودگی منابع آب‌های سطحی و رودخانه‌ها توسط فاضلاب‌ها، پسماندهای جامد، کود و سموم شیمیایی و فلزات سنگین باعث شده است تا اکثر آب‌های سطحی غیرقابل استفاده و اکثر منابع آب‌های زیرزمینی گیلان آلوده و غیرقابل استفاده گردند.
10- عدم توجه به رعایت و نهادینه کردن فرهنگ اصلاح الگوی مصرف آب و عدم توجه به موارد مرتبط با هدررفت آب، موضوعی است که نه در گیلان، بلکه در کل ایران مورد توجه نبوده است.
امید آن‌که نام‌گذاری سال 1388 به نام "سال اصلاح الگوی مصرف" تأثیری مستمر و مداوم بر روند فعالیت مدیران و رویکرد مصرف‌کنندگان منابع آب داشته باشد.

مرتضی پیله‌ور جاوید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۸
حمید باقری و امیررضا باقری.