کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

توجه به محیط زیست و توسعه فرهنگی جامع و پایدار

کمسار در گذر زمان

حب الوطن من الایمان _پیامبر خاتم (ص)_
با سلام و احترام خدمت همه اهالی محترم و بزرگوار کمسار و محلات همجوار .ضمن عرض خوش آمدگویی به شما بزرگواران بابت بازدید از وبلاگ کمسار .به عرض می رساند این وبلاگ با همه نقضان و کم و کاستی هایش درصدد شناسایی و معرفی چهره واقعی کمسار و اهالی محترم آن و روستاهای همجوار تشکیل گردیده و برآنست که با همت همه دوستان و اهالی محترم آن (اعم از مهاجرین ،ساکنین ) گامی در جهت معرفی تاریخچه ،موقعیت جغرافیایی،اقلیمی و فرهنگ ناب مردم آن بر دارد بنابراین انتظار می رود با ارایه پیشنهادات و انتفادات مفید و سازنده ما را یاری نمایید . منتظر ارایه مطالب مفید تاریخی ،اجتماعی ،فرهنگی ،ورزشی ،و... شما بزرگواران هستیم . تا گامی در جهت توسعه فرهنگی این روستای تاریخی بر داشته باشیم . با سپاس فراوان حمید باقری

۷ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

آخرین خشکسالی  شوم ایران سال -46- 1345  اتفاق افتاده که صدهها نفر در شرق ایران از گرسنگی مردند و بسیاری  از شرق ایران  خراسان – یزد کرمان و سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند

بخش تحقیقات اقلیمی ناسا بر اساس نتایج یک تحقیق چند ساله برای مدل‌سازی دوره‌های اقلیمی پیش بینی کرده است که در سه تا چهار دهه پیشِ رو، کره زمین با یک نوع تغییر نظام بارش مواجه شده است: از بارش در مناطق خشک کاسته شده و به بارش در مناطق مرطوب افزوده شده. بر این مبنا، مناطق خشک کنونی خشک‌تر می‌شوند، بیابان‌ها پیش‌تر می‌روند و مناطق استوایی پربارش تر خواهند شد. این تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد بود. ایران کشوری است که در این گزارش دو بار به نام آن به عنوان یکی از کشور.هایی که در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است

در خیلی سال‌های پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود، بیابان‌ها در ایران بسیار گسترش خواهند یافت. غالب زیستگاه‌های ایران وارد یک دگردیسی پس‌رونده خواهند شد. یعنی جنگل‌ها درختزار می‌شوند، درختزاران بوته‌زار می‌شوند، بوته‌زارها بیابان می‌شوند و بیابان‌ها به عدم زادآوری مطلق نزدیک خواهند شد.

پس این دیگر فقط یک نگرانی نیست، یک اطلاع مسلم علمی است: در خیلی سال‌های پیش رو، میزان بارش ایران کمتر از نصف میانگین خواهد بود، بیابان‌ها در ایران بسیار گسترش خواهند یافت. غالب زیستگاه‌های ایران وارد یک دگردیسی پس‌رونده خواهند شد. یعنی جنگل‌ها درختزار می‌شوند، درختزاران بوته‌زار می‌شوند، بوته‌زارها بیابان می‌شوند و بیابان‌ها به عدم زادآوری مطلق نزدیک خواهند شد. هم اکنون حدود بیست درصد مساحت ایران بیابان مطلق است.

یعنی زادآوری زیستی آن در حداقل ممکن است. نیمی از مساحت ایران بیابان استمنبع. دو سوم مساحت ایران در شمار مناطق خشک و نیمه خشک قرار می‌گیرد.

گزارش ناسا تاکید می‌کند که بعید نیست بین سی تا چهل سال آینده بخش‌های وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شده و یا غالب مناطق نیمه خشک کنونی نیز بیابان خواهند شد. ما خشک‌تر، بی‌برگ و بارتر، سترون‌تر و بسیار فقیرتر خواهیم شد.

مهمترین عامل تخریب هم فعالیت طبیعی بشر در سرزمین وسیعی است که هیچگونه راه آبی خروجی به دریای ازاد ندارد تا الاینده های جامد و مایع را از این سرزمین بسته بشوید و به اصطلاح زیست بوم ها را نو و احیاء کند. از نظر زمین شناسی این سرزمین وسیع و مثلثی شکل که بین دو رشته کوه الیرز و زاکرس قرار گرفته و بین این دو کوه هم محصور است به گونه ایست که هیچ رودخانه ای از ان جاری نمیشود که نهایتا به حلیج فارس یا در یای عمان برسد و تمام رودهای جاری به سوی دامنه های جنوبی البرز و یا دامنه های شمالی زاگرس یا به “دریاچه ی” بسته مازندران مازندران میریزند و یا در گودالهایی مثل دریاچه ارومیه و بختگان و قم و هامون و غیره مسددود و محدود میشوند. نتیجه این تکرار و تداوم چرخه اب در طبیعت بسته فلات ایران این بوده و هست که نمک وارده به محیط زیست تدریجا در همین گودالهای درون فلات انباشته شود و با پرشدن دریاچه ها و ابگیر ها نمک باقی مانده توسط باد به زمین های اطراف پراکنده شود.

این نمک فزاینده حاصل مستقیم فعالیت بشر در فلات ایران است چه هرنفر به طور متوسط روزانه بین ۳ الی ۵ گرم نمک طعام مصرف و همین مقدار نمک را بی کم و کاست به محیط زیست بر میگرداند. اگر جمعیت فلات مرکزی ایران را (منطقه بین دو کوه البرز و زاگرس) که شامل افغانستان هم میشود در حدود ۶۰میلیون بیانگاریم این افراد جمعاْ به طور روزانه بین ۱۸۰ الی ۳۶۰ تن نمک به محیط بسته فلات وارد کرده و میکنند. نمک وارده به محیط زیست بدون کم و کاست باقی میماند تا در فصول خشک سال که آبگیرها و دریاچه ها تبخیر میشوند توسط باد های موسمی به زمینهای اطرف پراکنده شوند که نتیجه ان کاهش پوشش گیاهی و کم شدن تدریجی بارندگی در منطقه است. بنابراین گرچه ممکن است مطالعات سازمان ناسا ریشه در واقعیت هم داشته باشد اما روند تخریب زیست محیطی فلات ایران به چند هزار سال پیش برمیگردد که اریایی ها برای استفاه از چراگاهها و سرسبزی های این منطقه به ان کوچ کردند

اما چه میشود کرد تا سرزمین اباء و اجدادی مان را از این روند نخریب نچات دهیم یا حداقل انرا در همین مرحله نگداریم و اجازه ندهیم تا روند تخریب فلات ایران از انچه که هست فراتر رود!؟  با این حساب میتوان انتظار داشت تا با اجرای یک سری برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت روند خشکسالی را در فلات ایران به تدریج کند و حتی متوقف و یا دگرگون کرد.

در گام  نخست بایستی تمام گودالها و نمکزارهای منطقه که اکثراْ هم نزدیک ابادی ها هستند شناسایی و انها را مدیریت کرد. دریاچه ارومیه؛ دریاچه خشک شده قم : و به خصوص کویر نمک در جنوب غربی خراسان فقط چند نمونه از این گودالهای پایانی نمک وارده به محیط زیست هستند که میتوان انهارا با مدیریت صحیج دوباره به صورت دریاچه های آب شور و محل حبس و تراکم نمک دراورد. با ایجاد گوالهایی در گودترین نقطه کویر نمک خراسان میتوان نمک پخش شده در محیط وسیع منطقه را دوباره در یک گودال متمرکز و زمینهای اطراف را نمک زدایی کرد. در بلند مدت هم بایستی یک لوله فاضلاب سراسری از آذربایجان به سمت و سوی چاه بهار ایجاد کرد تا فاضلاب همه کشور را به سوی دریای ازاد ببرد.

مزایا و معایب این پیشنهاد قابل مطالعه است . ورود آب شیرین از ورودی های دریای خزر به کویر سمنان  و ایجاد دریاچه کویری نیز مطرح است.

ظاهراْ شیب زمینهای فلات ایران از جنوب غرب به سمت شمال شرق است اما در این میان دره هایی هم هستند که میتوان از مسیر انها مسیر لوله فاضلاب ملی را به سوی دریای ازاد هدایت کرد..  مسلما این پروژه فاضلاب سراسری  نقش مهمی در نمک زدایی و احیاء فلات ایران دارد و بایستی به جای پروزه ارتباط خلیج فارس و دریای مازندران به ان فکر کرد.  پروژه ابراه بین دو دریا به دلیل اختلاف ارتفاع و موانع مرتفع تر بین دو اب 

غیر قابل اجراست اما پروژه فاضلاب سراسری امکا نپذیر است و نتیجه کار هم سرسبزی فزاینده  و پایدار فلات ایران خواهد بود . 

منبع :http://parssea.org

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۶ ، ۲۲:۳۶
حمید باقری و امیررضا باقری.

هم اکنون ایران بین 24 کشوری است که وضعیت آب در آنها خطرناک شناخته شده؛ بر این اساس، بحران آب از بزرگترین چالش های آینده کشورمان است از این رو، طی دهه اخیر مسئولان بر لزوم مدیریت مصرف تاکید کرده اند تا شاید چاره ای بر درد خشکسالی بویژه در بخش کشاورزی و آب شرب باشد.
نام گیلان که به گوش می رسد؛ باران های نقره ای، رودخانه های خروشان کوچک و بزرگ، چشمه سارها، آبشارها، کوه های پوشیده از جنگل و فرش سبز مخملین و آبی آرامش بخش دریای بیکران در ذهن نقش می بندد که همه اینها، از وجود وفور مایه حیات در این استان خبر می دهند.
اما پای خشکسالی که به میان می آید، دوشادوش استان هایی که کمترین بارندگی را دارند و شاید بارندگی سالانه آنها بین 200 تا 300 میلیمتر باشد، گیلان نیز طلب آب می کند حال اینکه، میزان بارش سالانه در این استان افزون بر یک هزار و 200 میلیمتر است با این وجود ، باور کردنی نیست که گیلان نیز با وجود بارش های فراوان، رودخانه های خروشان فصلی و دائمی از تازیانه تنش های آبی بی بهره باشد.
به گفته کارشناسان؛ سالانه میزان زیادی از بارش ها در این استان، وارد رودخانه ها و دریای خزر شده و با آب های آلوده ناشی از فاضلاب و پسماندهای صنعتی مخلوط می شود و به عبارت دقیق تر، بسادگی به هدر می رود.

** اهمیت مهار و ذخیره سازی بارش ها در گیلان
در همین زمینه دانش آموخته دکترای هواشناسی و کارشناس مطالعات مرکز تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان روز سه شنبه به ایرنا گفت: اگرچه گیلان پربارش ترین استان کشور است و دارای رکوردهای بارشی منحصر به منطقه از جمله بارش 127 میلی متری در رشت (سوم مهر 1391) است که طی زمان کمتر از پنج ساعت بارید، اما همزمان با موسم تابستان، باز خشکسالی با این استان هم نوا می شود.
سمانه نگاه بارش 330 میلی متری باران طی سه روز پایانی هفته نخست آبان ماه سال 94 را از دیگر باران های بی سابقه کشور عنوان و اضافه کرد: مشخصه عمده اقلیمی، توپوگرافی و جغرافیایی این استان موجب شده که بخش قابل توجهی از بارش ها در زمان کوتاهی از دسترس خارج شده و وارد دریا شوند.
وی ادامه داد: با توجه به نمودارهای آماری، متوسط بارش سالانه 15 سال اخیر رشت، حدود یک هزار و 265 میلی متر است اما توزیع ماهانه بارش رشت نشان می دهد که بخش اعظم این بارش ها شامل حدود 70 درصد، در نیمه دوم سال یعنی فصل های پاییز و زمستان می‌بارد که تقریباً حجم وسیعی از آن وارد دریا می‌ شود.
به گفته نگاه، از طرفی اگرچه در نیمه اول سال حدود 30 درصد بارش سالانه گیلان به وقوع می پیوندد، اما حدود نیمی از این بارش ها در اواخر مرداد و شهریورماه که زمان ورود سامانه‌های بارشی به استان گیلان است، اتفاق می افتد که در بسیاری از موارد، به دلیل مقارن بودن با زمان برداشت محصول برنج، موجبات خسارت به شالیزارها می شود.
وی خاطرنشان کرد: به عبارت دیگر به سبب توزیع زمانی نامناسب بارش، ویژگی های جغرافیایی خاص این منطقه همچون باریک بودن عرض نوار ساحلی در اثر نزدیکی کوهستان و دریا ، نبود زیرساخت های مناسب برای ذخیره سازی نزولات جوی و مهار بارش ها به عنوان منابع آبی داخلی استان، نمی توان نیاز آبی گیلان را در بخش های مختلف از جمله کشاورزی و شرب مستقل از منابع آبی خارج استان تصور کرد.
این کارشناس هواشناسی ادامه داد: حدود 70 هزار هکتار شالیزار گیلان در خارج از شبکه آبیاری سد سفیدرود و از منابع داخلی آبی استان بویژه از بارش های بهنگام در داخل استان در فصل کشت بهره مند می شوند در حالیکه عملا در بسیاری از سال ها در فصل کشت، استان به شدت با محدودیت منابع آبی و کاهش بارش مواجه است.
نگاه اضافه کرد: از آنجایی که حدود 170 هزار هکتار از نزدیک به 240 هزار هکتار از شالیزارهای استان وابسته به ذخیره آبی سدسفیدرود و آورد دو رودخانه قزل اوزن و شاهرود می باشند، بنابراین شرایط آبی استان های حوضه سد سفیدرود شامل استان های کردستان، زنجان، قزوین، اردبیل و آذربایجان شرقی بر میزان آبگیری سد منجیل تأثیر مستقیم داشته و از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این کارشناس هواشناسی خاطرنشان کرد: محدودیت های موجود در ذخیره آب سد منجیل، عدم برخورداری بیش از 30 درصد شالیزارهای استان از شبکه آبیاری سدسفیدرود ، وابستگی آنها به بارش های بهنگام فصل کشت و همچنین کاهش و نقصان دبی رودخانه های استان از اواسط خردادماه، ضرورت مدیریت همه جانبه مصرف آب را در بخش های مختلف کشاورزی، شرب، صنعت و محیط زیست اجتناب ناپذیر می سازد.
نگاه به وضعیت سال زراعی جاری اشاره و بیان کرد: از ابتدای سال زراعی 1395 - 1396 یعنی از آغاز مهرماه سال گذشته تا پایان دهه اول تیرماه امسال، در پهنه استان گیلان، به طور متوسط حدود 742 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با میانگین بلندمدت، حدود یک درصد افزایش بارش و در مقایسه با سال گذشته حدود 14 درصد کاهش بارش داشته است.
وی اضافه کرد: در واقع بارش گیلان طی سال آبی اخیر مشابه میانگین بلندمدت بوده است.
نگاه یادآور شد: حدود 80 درصد از بارش ذکر شده، طی شش ماه فصل های پاییز و زمستان گذشته به وقوع پیوسته که عملا از دسترس خارج بوده و قابل مهار کردن و ذخیره سازی نیست.
وی اضافه کرد: حدود 150 میلیمتر از بارش 742 میلیمتری استان در فصل کشت یعنی از ابتدای فروردین تاکنون اتفاق افتاده که به طور مستقیم برای مصارف کشاورزی به کار گرفته می شود.
نگاه یادآور شد: بارش های بهنگام فصل بهار، در کنار منابع داخلی ذخیره آب از قبیل رودخانه های داخلی، آب بندان ها، چشمه ها و ... برای آبیاری بیش از 70 هزار هکتار از شالیزارهای استان که خارج از شبکه آبیاری سد سفید رود و به صورت سنتی آبخور می باشند، بسیار حائز اهمیت است.
وی در ادامه گفت وگو با ایرنا، به بارش های بهار امسال نیز اشاره و بیان کرد: طی فروردین ماه سالجاری، متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 109 و دو دهم میلیمتر بوده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، حدود 18 درصد و درمقایسه با سال قبل ، 16 درصد کاهش داشته است.
به گفته نگاه، در ایستگاه فرودگاه رشت به عنوان ایستگاه شاخص جلگه مرکزی گیلان، 106 میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، با کاهش 17 درصدی بارش مواجه بوده است.
وی بیان کرد: طی اردیبهشت ماه امسال نیز متوسط بارش مناطق جلگه ای گیلان، 22 و شش دهم میلیمتر بوده که درمقایسه با شرایط میانگین بلندمدت، کاهش چشمگیر 55 درصدی یافت ولی در مقایسه با سال گذشته، حدود سه درصد افزایش را نشان می دهد.
این کارشناسی هواشناسی گفت: همچنین از هفته اول اردیبهشت ماه تا دهه سوم خردادماه امسال، به دلیل نبود بارش فراگیر در گیلان، طی حدود 45 روز ، استان با چالش بی بارشی مواجه بوده است.
وی گفت: به عبارت دیگر علیرغم اینکه شرایط دمایی استان طی فصل بهار امسال مشابه میانگین بلند مدت بوده اما بارش طی این بازه ، با کاهش 16 درصدی مواجه بوده است.
نگاه خاطرنشان کرد: همه استان های حوضه سد سفیدرود در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت با کاهش چهار تا 22 درصدی بارش مواجه بوده اند که در این میان، بیشترین کاهش مربوط به استان زنجان می باشد.
وی ادامه داد: جمع بندی شرایط بارشی گیلان و استان های حوضه سد سفیدرود، بیانگر کاهش نزولات جوی و به تبع آن کاهش آورد آب این سد است.
این کارشناسی هواشناسی لزوم صرفه جویی در مصرف آب بخش های مختلف بویژه کشاورزی و همچنین آبیاری تناوبی بر اساس نوبت بندی آب خروجی سد سفیدرود برای به حداقل رساندن خسارت های ناشی از کم آبی را اجتناب ناپذیر دانست.

** سدها در نقاط پرباران شمالی کشور حافظ محیط زیست هستند
مسئولان تقویت زیرساخت هایی همچون احداث سدها را در ذخیره سازی بارش ها موثر می دانند و نه تنها احداث آنها را به ضرر محیط زیست نمی دانند، بلکه حافظ محیط زیست استان نیز به شمار می آید.
در همین زمینه مدیرعامل شرکت آب منطقه ای گیلان به ایرنا گفت: عملیات سد سازی در استان برای حفظ محیط زیست یک فرصت است.
کاظم لطفی بحث اعتبارات و مسائل زیست محیطی را برای احداث سدهای پیش بینی شده سرعت گیر خواند و گفت: سدسازی فقط در استان های شمالی توجیه دارد.
وی با اشاره به سدهای گیلان گفت: سدهای سفیدرود، شهربیجار، شفارود و پلرود جزو سدهای مخزنی استان هستند که سدهای سفیدرود و شهربیجار به بهره برداری رسیده و سدهای شفارود و پلرود به ترتیب دارای 36 درصد و حدود 55 درصد پیشرفت فیزیکی هستند.
وی همچنین گفت: هم اکنون 9 سد لاستیکی در گیلان در حال ساخت است و ساخت 2 سد دیگر نیز در مرحله‌ انتخاب پیمانکار قرار دارد.


اهمیت صرفه جویی آب در کشاورزی
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان نیز معتقد است: سالانه حدود 9 میلیارد مترمکعب آب تجدید شونده در استان وجود دارد که حدود دو و هفت دهم میلیارد مترمکعب، مورد نیاز اراضی شالیزاری گیلان است.
حبیب جهانساز افزود: از این میزان آب مورد نیاز ، یک و هشت دهم میلیارد مترمکعب در زیر سد سفیدرود و مابقی آن در خارج از شبکه مدرن سد سفیدرود و در اراضی سنتی آب خور نیاز است.
وی اضافه کرد: آب اراضی شالیزاری استان از دو منبع سد سفیدرود و رودخانه های فصلی و دائمی وابسته به بارش های فصلی است؛ 171 هزار هکتار از اراضی از سد سفید رود و 600 هزار هکتار از سایر منابع فصلی مشروب می شوند.
جهانساز با بیان اینکه کشاورزان گیلانی برای عملیات شخم و آماده سازی زمین بیشتر از آب باران و آب های جاری در دسترس فصل های پاییز و زمستان استفاده می کنند، گفت: کشاورزان طی چند سال اخیر از آب سد به واسطه محدودیت منابع حداکثر از 15 اردیبهشت تا 15 مردادماه استفاده می کنند.
معاون سازمان جهاد کشاورزی گیلان با بیان اینکه برای هر هکتار شالیزار حدود 10 تا 12 هزار متر مکعب آب مورد نیاز است، ادامه داد: در سال های اخیر با توجه به محدودیت منابع آبی، اقدامات صرفه جویانه خوبی صورت گرفته که باعث شد فقط در زیر شبکه مدرن سالانه بالغ بر 350 میلیون متر مکعب صرفه جویی شود.
وی اجرای شخم زمستانه ، تنظیم کوتاه کردن تقویم زراعی استان، تقویت ناوگان ماشین آلات، اجرای آبیاری نوبتی به جای غرق آب دائم، استفاده از آب های زهکش و کاشت ارقام زودرس را از جمله راهکارها برای صرفه جویی آب در کشاورزی ذکر کرد.
به گزارش ایرنا در حال حاضر 460 هزار مشترک آب تحت پوشش آب و فاضلاب شهری گیلان و 279 هزار و 572 مشترک در یک هزار و 780 روستای استان از نعمت آب آشامیدنی و سالم برخوردارند.
گزارش از: امیرحسین کبیری - مریم سلیمانی ** انتشاردهنده
: کبیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۷
حمید باقری و امیررضا باقری.


جمع آوری زبالها با فرهنگ سازی


از عمده مشکلات این روز های روستاهای کشور به ویژه روستاها ی گیلان  مساله زباله و حفظ محیط زیست از شر زباله ها وپسماند ها می باشد . 

یکی از راه حلها برای رفع مشکلات زیست محیطی آموزش وفرهنگ سازی است چرا که وقتی افراد بدانند رها شدن زباله چه مخاطراتی را می تواند رقم بزند هرگز به انجام این کار راضی نخواهند شد. دراین بین دهیاران وظیفه دارند با دادن آموزش وهمچنین مدیریت سیستم جمع آوری زباله ها مشکل را حل کنند. خوشبختانه مشکل زباله ر  در بیشتر  روستاهاحاد نیست وبا دادن آموزش می توان مشکلات را حل کرد.

به منظور  اجرای این طرح  نیاز به دهیاران آموزش دیده ودوست دار محیط زیست می باشد .

 برای ارتقاء توانمندی دهیاران دوره های آموزشی تخصصی در بخش های مختلف بویژه مدیریت پسماند با حضور استادان برجسته پیش بینی شده که گذراندن این دوره اثر خوبی بر روند کار آنها دارد.

طبق قانون شهرداری ها اولین و مهمترین وظیفه دهیاران جمع آوری پسماند، لایروبی انهار و تامین نظافت و بهداشت تعریف شده است.از آنجایی که بیش از ۵۰ درصد زیاله های تولیدی در روستاها قابل بازیافت و تبدیل شدن به کمپوست است که اگر روشهای این بازیافت را بدانیم و برای آن برنامه ریزی کنیم .وانرا به  همه مردم روستاها آموزش دهیم می توانیم ضمن جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی و تامین فضایی شاداب و سالم برای ساکنان از زباله برای تولید کمپوست و کود و تولید محصول کشاورزی استفاده کنیم.لذا تفکیک زباله های تجزیه پذیر از میان پلاستیکها می تواند جلوی آسیبهای جدی به محیط زیست را بگیرد. در این میان تفکیک زباله ها می تواند راه را برای استفاده بهینه هموار سازد.

افزایش زباله در روستاها

در چند سال اخیر تولیدانواع زباله در روستاهای کشور به شدت افزایش پیدا کرده است. آمارها نشان روزانه ۱۰هزار تن زباله عادی دربیش از ۳۲هزار روستای کشور تولید می شود که نیمی از آن قابلیت بازیافت و تبدیل شدن به کمپوست را دارد می دهد .

 کارشناسان  مسئول خدمات عمومی امور روستایی معاونت امور دهیاری های سازمان شهرداری و دهیاری های کشور می گویند :

وضعیت تولید زباله در روستاهای کشور نسبت به قبل تغییر پیدا کرده هم اکنون در بیش از ۳۲هزار روستای کشور روزانه ۱۰هزارتن زباله عادی و خانگی تولید می شود که ۵۴ درصد آنها قابل بازیافت است وباید به فکر مابقی آنها بود . از مجموع پنج هزارتن زباله روستایی می توان دو تا سه هزار تن مواد کمپوست تولید کرد که در کشاورزی و تولید محصولات ارگانیک کاربرد خوبی دارد و در کاهش آلودگی زیست محیطی نیز موثر خواهد بود.

 کارشناسان  محیط زیست روستایی معتقدند که تولید پلاستیک در کشورمان نیز سالانه بالغ بر دو میلیون و ۱۰۰ هزار تن است که ۶۰۰ هزارتن آن ظروف یک بار مصرف است که نشان می دهد این فاجعه زیست محیطی همه ما را تهدید می کند و اگر چاره نکنیم هزینه زیادی متحمل خواهیم شد.

مدیریت پسمان در روستاها که امروزه به شدت در معرض آلودگی قرار دارد باید در اولویت برنامه های دهیاران و بخشداران قرار گیرد و در کنار مستند سازی به سمتی حرکت کنیم تا مشکلات این حوزه کمتر شود.همچنین تغییر الگوی مصرف در روستاها که همپای شهرنشینان موجب تولید زباله بیشتر شده باید مدیریت شود تا از بروز پیامدهای آن جلوگیری شود. در گذشته تنها غذای باقیمانده ازسفره روستائیان نان خرده بود که خوراک طیور و دام ها می شد اما امروز زباله روستایی مانند شهری بالا رفته و با مشکلات زیست محیطی مواجه هستیم.

چه باید کرد

روزانه ۴۸ هزار تن زباله شهری و روستایی و پسماند عادی، ۴۰۰ تن زباله بیمارستانی و ۹ هزار تن پسماند ویژه در کشور تولید می شود که شیرابه ها آلودگی شدید دارد و راه افتادن شیرابه ها و تجمع زباله، سلامت انسانها ومحیط زیستشان را به خطر می اندازد .

بحث مدیریت پسماندها خصوصا در روستاها مهم به نظر می رسد از آنجا که 54درصد زباله ها ی روستایی قابل بازیافت است لذا آموزش در زمینه تفکیک زباله های خشک وتر وتجزیه پذیر وناپذیر می تواند کمک بزرگی به کاهش آلودگی محیط روستایی کند.

البته معمولا در  بسیاری از روستاها به دلایل مختلفی (محفوظ و محذوف بماند)از گروه های حامی محیط زیست استقبال خوبی نمی شود. و علیرغم خطرات و عواقب بدی که

 مساله عدم توجه به بحث محیط زیست  به دنبال دارد .در آینده نزدیک همه ما ونسل های یعد از ما را تهدید می نماید مردم روستاها وحتی برخی از مسولان آ ن  هیچ نوع برنامه ای جهت دانش افزایی خویش واهالی دیار خود  نشان نمی دهند.ودر بسیاری از مواقع سبب دلسرد شدن حامیان محیط زیست می گردند.

اما در بسیاری از روستاها  هم مردم فرهنگ دوست و دوستدار طبیعت با آغوش باز از حامیان محیط زیست استقبال نموده ودر کلاس های و جلسات انجمن های حامی  طبیعت شرکت نموده وبا وحدت و یکدلی زمینه را جهت پاک سازی محیط زیست از زباله ها فراهم نموده اند و گامهای مثبت و قابل تقدیری را بر داشته اند .امید آن داریم که همه  ما توجه جدی به محیط زیست داشته باشیم و در جهت حفظ و نگهداری این نعمت خدادادی از هیچ کوششی دریغ ننماییم.

                                                   تهیه وتدوین :حمید باقری 15-10-96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۲:۰۰
حمید باقری و امیررضا باقری.

شهرستان شفت دارای مکان‌های گردشگری فراوان بوده و جاذبه‌هایی زیبایی نسبت به سایر شهرستان‌های استان دارد.

این شهرستان ناحیه‌ای کوهستانی و تاقدیس مانند است که در منتهی‌الیه گوشه شرقی رشته کوه‌های تالش جای دارد. شفت جلگه‌ای سرسبز است که درختان انبوهی را در دل خود جا داده است.

شفت روستایی‌ترین شهرستان گیلان

شفت روستایی‌ترین شهرستان استان گیلان است، شهرستانی که دور تا دورش را روستاها فراگرفته‌ است، جنگل و کوه از یک طرف و شالیزارهای برنج و باغ‌های چای از سوی دیگر، هر یک از روستاهای شفت را زیبا کرده است.

از پرطرفدارترین این روستا می‌توان به دوبخشر، گیلده، کمسار، سیاهمزگی، شالما، سفیدمزگی، بیالوا، چماچا، کاظم‌آباد، صیقلان، بداب، درودخان، چناررودخان، طالقان، چوبر، ویسرود، جیرده و پده اشاره کرد.

آبشارهای این شهرستان نیز شامل دودوزن واقع در روستای خرمکش، لاس پشت واقع در روستای لپوندان، دیواکل واقع در روستای علیسرا و وزنه بن واقع در روستای سفید مزگی دیوان دره واقع در روستای طالقان است. لیشاوندان، ملاسرا، کوزه گران، گیج سرا واقع در روستای مژدهه، چماچا، خرطوم، نورماس واقع در روستای کلاچ خندان استخرهای طبیعی این شهرستان هستند.

خرفکل، پارک جنگلی چوبر، مناطق ییلاقی امامزاده ابراهیم و امامزاده اسحاق و چنار رودخان، کانال هوایی روستاهای بدآب و خرفکل، مدخل خروجی آب بر فومنات واقع در روستای چوبر از جاذبه‌های طبیعی گردشگری شهرستان شفت محسوب می‌شوند.

طبیعت بکر شفت هر بیننده‌ای را محسور می‌کند

کوه‌های بسیار سرسبز و سر به آسمان کشیده شفت جلوه‌ای از قدرت الهی است. طبیعتی بکر که هر بیننده‌ای را مسحور خود می‌کند. حرکت در میان کوه‌های بلندی که از پای آنها رودهای پرآبی جریان دارد، بسیار لذت‌بخش است.

لازم است هیچ گاه فراموش نکنیم این همه نعمات زیبایی که این شهرستان از آن بهره مد است ارثی نیست که از گذشتگان به ما رسیده باشد و باید هم‌چون امانتی گرانبها در حفظ محیط زیست آن کوشا باشیم و به‌طور صحیح به آیندگان بسپاریم.

به نظر می‌رسد بهره‌مندی از کودکان و نوجوانان و ارتقای آگاهی آنان برای حفظ محیط‌زیست اطرافشان در شهرستان شفت می‌تواند یکی از راهکاری موثر برای تحقق اهداف مورد نظر باشد.

«علی فرهی» رئیس اداره حفاظت محیط زیست شفت گفت: برخی مردم و مسافران اعمال خود موجب ایجاد تغییرات عمده در محیط زیست شده‌اند و شاهد نامهربانی‌ها در حفظ محیط‌زیست شفت هستیم.

دانش‌آموزان شفت با مفاهیم زیست‌محیطی آشنا می‌شوند

وی با اشاره به این‌که یکی از اهداف مهم سازمان محیط‌زیست نهادینه‌سازی کردن فرهنگ زیست محیطی در میان عموم جامعه است و آموزش و پرورش نقش مهمی در آن ایفا می کند،افزود: به همین منظور بر اساس تفاهم نامه ای با آموزش و پرورش به برگزاری کلاسهای آموزش محیط زیست در سطح شهرستان شفت پرداخته ایم.

فرهی ادامه داد: دانش‌آموزان در این کلاس‌های آموزشی با اهمیت مسائل زیست محیطی و جلوگیری کردن از آلوده شدن محیط زیست و حفظ منابع طبیعی آشنا می‌شوند.

درخت برای زمین و زمین برای زندگی

رئیس اداره حفاظت محیط زیست شفت با بیان این‌که داشتن زمینی عاری از هر گونه آلودگی و زشتی آرزوی هر فردی است، گفت: امسال با شعار درخت برای زمین و زمین برای زندگی مزین شده، از همین‌رو در روز جهانی زمین پاک 50 دانش‌آموز شهر شفت آموزش‌های زیست محیطی می‌بینند.

وی یادآور شد: نباید به‌علت برقراری تعادل طبیعی که انسان ناگزیر به تغییر شیوه زندگی و حرکت به سوی توسعه پایدار است به محیط زیست بی‌توجهی شود.                    منبع : ایرنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۱:۲۱
حمید باقری و امیررضا باقری.

شهرستان شَفت از شهرستان‌های استان گیلان  میباشد که در شمال ایران قرار دارد. گیلان قسمتی از مجموعه نا همواریهای جنوب غربی و جنوب دریای خزر (کاسپین)  است و دارای ناحیه ای  کوهستانی و ناحیه ای جلگه ای است که شفت تقریبا در ناحیه ی کوهستانی آن قرار دارد.

 شفت ناحیه ای کوهستانی وتاقدیس مانند است که در منتهی الیه گوشه شرقی رشته کوهای تالش جای دارد.شفت جلگه ای سرسبز است که درختان انبوهی را در دل خود جای داده است.به استناد نقشه های قدبمی وبه گواهی جغرافیدانان عهد کهن این ناحیه از گیلان در شرقی ترین نقطه ی سرزمین کادوس ودر همسایگی آماردها قرار داشته است.به عبارتی شفت مرزی مجازی بین آماردها وکادوس ها بود.(کادوسیان پیش از دولت ماددر نواحی غربی در یای خزر فرمان میراندند وهرگز تسلیم مادها نشدند. مارد ها نیز اقوامی غیر آریایی بودند که در دو طرف سفید رود میزیستند.) .

شهرستان شفت در مختصات جغرافیایی 36 درجه و56 دقیقه تا 37 درجه و18 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و49 درجه 10 دقیقه تا 49 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبداء واقع شده است .منطقه شفت مانند دیگر نواحی گیلان در طول قرون گذشته دارای محدوده های جغرافیایی متفاوتی بوده است.آنچه که به صورت پراکنده از کتب مختلف در مورد محدوده و نواحی تابعه آن قید شده است،گویای این است که شفت در گذشته شامل قلعه رودخان و ارتفاعات آن، به انضمام بسیاری از مناطق ییلاقی شمال تارم  و غربی رودبار و برخی نواحی جنوبی ورزلات بوده است. رابینو در کتاب دارالمرزگیلان مینویسد:«شفت ذر جنوب غربی رشت واقع است که از شمال به ورزل،از شرق به رودبار،از جنوب به تارم،واز مغرب به فومن وماسوله مربوط است».

بر اساس آخرین تغییرات شفت از شمال به رشت وفومن و صومعه سرا،از جنوب به استان زنجان وشهرستان رودبار،از سمت مشرق به شهرستان رشت واز غرب به به شهرستان فومن محدود میشود. این شهرستان درسال 1374 ازشهرستان فومن منتزع ومستقل گردید .

 روستای خرمکش(خَرَکَش)،امام زاده ابراهیم وپایین توسه ازمناطق کوهستانی وروستای عثما وندان وشهر شفت ازمناطق کاملا جلگه ای آن بشمار می روند که رودخانه سیا مزگی ازکنار آن عبور می کند .بطوری که روستای خرمکش وپایین توسه درانتهای دره ای به نام همین رود واقع اند واز نقاط کوهستانی هستند که از چهار طرف به کوهها ی بلند محدود ومحصور می باشند وسایر روستاها همچون کمسارکوچک ، چوبر ، خرطوم وطالقان در دو منطقه جلگه ای وکوهپایه ای قرار دارند .

منبع:

http://shaftcity.persianblog.ir/post/25/

(تاریخ شفت و ویکی پدیا)

 

جغرافیای شفت از نگاه وبگاه وزارت کشور

کوههای کرم خانی ، خره کش ، نهرآب ، زردخانی ، آبرنگ ( آورند ) ، توکتوکا ، قلعه نه ، سیاه گه و درکه دشت بصورت حصاری بخش جنوبی شهرستان را از استان زنجان و شهرستان رودبار جدا می نماید علاوه بر راههای مالرو فرعی که در جریان حرکت دام و انسان در طول تاریخ شهرستان شکل گرفته اند ، تنها عارضه طبیعی ارتباطی شهرستان با استان زنجان بریدگی طبیعی رودخانه سیاهمزگی می باشد و به عنوان محور ارتباطی عمده عمل مینماید.


عمده ترین منابع آب شهرستان شفت رودخانه سیاه مزگی ، امامزاده ابراهیم (ع) (چوبر ) و چناررودخان می باشد  رودخانه سیاهمزگی با سطح حوزه آبریز 193 کیلومتر مربع و طول شاخه اصلی 45 کیلومتر از ارتفاعات جنوبی شهرستان از استان زنجان سرچشمه می گیرد با جهت جنوب غربی به شمال شرقی  پس از گذشتن از بخش جلگه ای در نهزم  به رودخانه چوبر و خطیبان رودخانه چناررودخان به آن می پیوندند و رودخانه دائمی پسیخان را تشکیل می دهد.


رودخانه امامزاده ابراهیم (ع) از ارتفاعات حدود 2000 متری سرچشمه گرفته و با جهت جنوب غربی – شمال شرقی در حوالی نهزم به رودخانه سیاهمزگی می پیوندند طول شاخه اصلی آن 72 کیلومتر و مساحت حوزه آبریز آن تا کانال آببر فومن 144 کیلومتر مربع است.


رودخانه چناررودخان در حاشیه شرقی دهستان چوبر قرار دارد به همراه منطقه چماچا و مژدهه 530 هکتار اراضی را مشروب میسازد.


شهرستان شفت به لحاظ نظام توپرگرافیک از سه ناحیه اکولوژیک تشکیل یافته است این سه ناحیه عبارتند از بخش جلگه ای و دشتی به ارتفاع 100 متر ، پایکوهی با ارتفاع 500-100 متر و کوهستانی جنگلی 500 متر به ریشتر می باشد .


بخش جلگه ای شهرستان با مساحت 46/364 کیلومتر مربع در قسمت شمالی و شمال شرقی و غرب شهرستان قرار دارد که با توجه به شرایط آب و هوایی و خاک مرغوب آن به برنجکاری اختصاص یافته است.


بخش کوهپایه ای شهرستان با مساحت 77/130 کیلومترمربع در ظلع جنوبی ناحیه جلگه ای قرار دارد و فعالیتهای عمره اقتصادی آن زراعت برنج ، باغداری و دامداری می باشد.


بخش کوهستانی جنگلی با مساحت 19/186 کیلومتر مربع در قسمت جنوب و جنوب غربی شهرستان واقع شده است ، مرتفعترین نقاط آن کوههای کرم خانی ، خرمکش ، نهرآب ، زردخانی ، آبرنگ ( آورند ) ، قلعه نه ، سیاه گه ، درگه دشت می باشند.


به لحاظ خاکشناسی ، خاکهای شهرستان بطور کلی به سه دسته تقسیم می گردد:

خاکهای جلگه ای ، این خاکها تحت تاثیر رسوب گذاری قدیمی ریزدانه ای دریای خزر بوده و هرچه از بخش جلگه ای به طرف کوهپایه نزدیک می شویم دانه ها درشت تر می گردد که این ویژگی ناشی از قدرت تخریب آبهای جاری ، فرسایش شیمیایی ، ترکیبات موجود در هوا و عملیات انسانی است  این خاکها به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه و خاکستری بوده و از بهترین خاکهای منطقه جهت کشت و کار مخصوصاً زراعت برنج محسوب می شوند.خاکسازی این بخش بوسیله رودخانه های سیاهمزگی ، چوبر و چناررودخان صورت می پذیرد .


خاکهای کوهپایه ای عمدتاً از سنگهای آهکی ، رسوبی و خروجی می باشند که فشار سنگ آهک خاکهای قهوه ای جنگلی ، ماسه سنگ خاکهای پودزولیک و شنهای خروجی ، خاکهی قهره ای جنگلی ( رندزین ) را ایجاد می نمایند . خاکهای کوهپایه ای با یایه نازک به همراه برگ و هوموس می باشد .


خاکهای کوهستانی ، در نتیجه تضاد شدید اقلیمی و بارشهای فراوان و تند تشکیل می شوند و در نقاطی که فقدان پوشش گیاهی بیشتر از سایر نقاط است چشمگیرند . این خاکها کم عمق بوده و زراعت در آن جز در نواحی معدود امکان پذیر نیست.


شاخصهای اقلیمی شهرستان : ناحیه مورد مطالعه از نظر تقسیمات سیاسی فقط از یک ایستگاه باران سنجی معمولی و یک ایستگاه باران سنجی ذخیره می باشد. اما در حاشیه بلافصل و اطراف شرق ، غرب و شمال این ناحیه ایستگاههای کلیماتولوزی و لینوپتیک با آمار نسبتاً طولانی وجود دارد لذا به منظور ارایه تصویری روشن از شاخصهای اقلیمی از مطالعات موجود که بر آمار اطلاعات ایستگاههای رشت ، قلعه رودخان ، لاکان ، سراوان ، چوبر شفت ، امامزاده ابراهیم (ع)  صورت پذیرفته استفاده گردیده است.        

                                                          نویسنده : حسن دلخوش 

منبع:

http://shaftcity.persianblog.ir/post/25/


http://shaft.gilan.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۳
حمید باقری و امیررضا باقری.

چکیده
پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن حتی یک ماه بارندگی، خصوصاً در فصول گرم سال و مواقع کشاورزی دچار خشکسالی می‌شود. در این مقاله برآنیم تا با مقایسه آمار بارندگی‌ها و منابع آبی گیلان ما، با ایران و جهان این را نتیجه گیریم که با مدیریت جامع منابع آب و استفاده از همه ابزارهای موجود و امکانات بالقوه و اهمیت دادن مدیران مسئول به نقش بارز اصلاح الگوی مصرف، می‌توانیم گیلانیان را از خطر هر ساله خشکسالی برهانیم.
کلید واژه‌ها: خشکسالی، کم آبی، مدیریت منابع آب، گیلان، اصلاح الگوی مصرف

مقدمه
کارشناسان معتقدند که مدیریت منابع آب کشور در شرایط فعلی، مدیریت مناسبی نیست و موجب شده تا طی سال‌های اخیر شاهد کاهش منابع آب‌های زیرزمینی، آلوده‌سازی شدید منابع آب‌های سطحی و زیرسطحی، عدم توجه به اصلاح الگوی مصرف، عدم مهار آب‌های سطحی و در نهایت کاهش سطح زیر کشت کشاورزی و ایجاد فشارهای روانی ناشی از کمبود آب شرب یا قطعی آن در برخی مناطق باشیم.
آن‌ها یکی از عوامل بسیار مهم پدید آمدن بحران کم آبی یا خشکسالی را بحران مدیریت آب می‌دانند. بحرانی که بسیاری را به این باور رسانیده است که اهمیت آن کمتر از بحران آب نیست. بحرانی که یک‌شبه حادث نشده است و زنگ خطر سال‌هاست که در آن حوزه به صدا درآمده، اما کمتر به آن توجه شده است.
یکی از مثال‌های عملی این گروه از کارشناسان، شرایط سختی است که استان گیلان طی چند سال اخیر با آن روبه‌رو شده است. پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران دچار خشکسالی می‌شود. کشور پهناور ایران، در قسمت شمالی شرایط کاملاً متفاوتی با نقاط دیگر خود دارد، این درحالی است که آمارها از وضعیت کلی آب در کشور بسیار بدتر از نرم متوسط کشور و شرایط در مناطق شمالی، غیرقابل قیاس با نرم متوسط آن است. متوسط بارندگی در ایران 250 میلی‌متر و متوسط آن در گیلان بین 1100 تا 1400 میلی‌متر یا بیشتر است.
بی‌لحاظ این و بسیاری از مؤلفه‌های دیگر که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، مدیران منابع آب گیلان در گزارش‌های خود برای اثبات بی آبی و کم آبی، در زیر پناه آمار کشوری سایه‌نشین می‌شوند. به گمان من آن‌ها هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که دیگر نمی‌توان به صورت سنتی ‌آب را از حوضه آبریز تا لیوان سر میز مدیریت کرد. پرسش این است که آیا با مدیریت درست منابع آبی استان نمی‌توانستیم مانع از بروز خشکسالی یا کاهش اثرات و تبعات آن باشیم؟ هرچند که در این مطلب می‌بایستی محدودیت‌هایی نظیر کمبود آب، افزایش جمعیت، بالا رفتن سطح زندگی و بهداشت و افزایش بیشتر مصرف آب و موارد دیگر را نیز مورد بررسی قرار داد. همه این‌ها و مهم‌تر ادامه روند کنونی، چشم‌اندازی تیره و بحران آبی را پیش روی ما قرار داده است و البته مهار چنین بحرانی به کاری که ما در این سال‌ها انجام می‌دهیم بستگی دارد.

در بیان اهمیت تاریخی و مذهبی آب
"و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار داده‌ایم." (سوره انبیاء، آیه 30) این فرموده خداوند متعال است برای ما در اهمیت آب و در ادامه، همچنین است آیه 33 سوره شریف یس: "و زمین مرده، برهانی است برای ایشان، که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن می‌خورند."
این‌ها و بسیار بیشتر در باب موضوع آب و اهمیت آن در فرهنگ دینی گفته شده و حتی به آن سوگند نیز یاد شده است. در طول تاریخ، آب اما همیشه دارای اهمیت بسیار بوده و در واقع اساسی‌ترین نقش در ادامه بقای انسان را دارا بوده است. ایجاد و شکل‌گیری تمدن‌های بشری همواره در کنار منابع آب بوده است. ادامه حیات و بعدها پیشبرد عملیات کشاورزی، از نقش‌های اصلی آب می‌باشد. بنابراین می‌توان با اطمینان گفت که آب از دیرباز مهمترین عامل توسعه در جهان بوده است.
ایرانیان قدیم دستورات خاص و جالبی برای برخورد با آلوده‌کنندگان آب داشتند و این عمل همواره مورد نکوهش بوده است تا اکنون که سهراب ـ شاعر ایرانی ـ می‌گوید: "آب را گل نکنیم." آناهیتا یا الهه آب، نام فرشته پاک و مقدس آب بود. آناهیتا، الهه آب ایرانی زرتشتی، زن بود؛ آن‌چنان که مسلمان امروزی ایرانی نیز آب را مهریه گرامی‌ترین زن مسلمان، یعنی حضرت زهرا(ع) می‌داند. آب در فرهنگ ایرانی، مظهر پاکی و آرامش‌دهنده جسم و جان است، آن‌چنان که زن نیز.

طلاعات کلی گیلان
گیلان یکی از سه استان شمالی ایران است که 14711 (در بعضی منابع 13952) کیلومترمربع وسعت دارد. رشته کوه‌های البرز همانند دیواری در غرب و جنوب گیلان کشیده شده و مانع عبور بخار آب و در نتیجه باعث بارندگی بسیار در منطقه و ایجاد آب و هوای معتدل و مرطوب در زمستان و تابستان می‌گردد و سرما به ندرت از 1- درجه پایین‌تر می‌رود. گیلان مرطوب‌ترین ناحیه کشور است و سالانه بیش از 2000 میلی‌متر باران دارد. با اتکاء به همه موارد فوق، بسیاری گیلان را استثناء جهان آفرینش می‌دانند که از برکت آب و خاک حاصلخیزش، پوشیده از جنگل‌های انبوه با درختان تنومند و مراتع سرسبز شده است.
استان گیلان در جنوب دریای خزر میان استان‌های اردبیل، مازندران، زنجان و قزوین قرار گرفته و دارای 2389195 نفر جمعیت است. با این میزان جمعیت، استان گیلان پس از استان تهران، متراکم‌ترین جمعیت را در کشور داراست. بخش وسیع گیلان، جلگه‌ای و مابقی کوهستانی است. گیلان منطقه‌ای کشاورزی است که مهمترین محصولات آن، عبارت‌اند از: برنج، چای، زیتون، مرکبات، ابریشم، شیر، گوشت، مرغ، ماهی، خاویار، مربا و انواع شیرینی و کلوچه. استان گیلان دارای 16 شهرستان به این نام‌هاست: رشت (مرکز استان)، آستارا، آستانه اشرفیه، انزلی، رودبار، رودسر، صومعه سرا، ماسوله، تالش، فومن، لاهیجان، لنگرود، رضوانشهر، ماسال، املش و شفت.

مقایسه وضعیت آب در کشور و گیلان
حجم آب تجدیدشونده جهان 36100 میلیارد مترمکعب و حجم آب تجدیدشونده کشور 1300 میلیارد مترمکعب است. یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می‌کنند، ولی ایران تنها 36/0 درصد آب تجدیدشونده را در اختیار دارد. متوسط بارندگی جهان 750 تا 831 میلی‌متر اعلام می‌شود و متوسط بارندگی سالانه ایران 248 تا 250 میلی‌متر گزارش می‌شود و به عنوان یک محدودیت، جالب است دانسته شود که 50 درصد آب تجدیدشونده در ایران نابه‌هنگام است، یعنی در فصول غیرزراعی می‌بارد.
تا این‌جا ایران دارای بحران آب است و همه آمارها در قیاس با میزان جهانی این موضوع را اثبات می‌کند. بسیار دیده‌ام که مسئولان گیلانی در هنگام گزارش‌دهی از وضعیت آب، به آماری این‌چنینی به صورت برجسته اشاره می‌کنند و آن‌گاه با اثبات بی آب بودن ایران، خشکسالی‌های اخیر گیلان را نیز توجیه می‌کنند. نگاهی به وضعیت آبی ارائه شده در ذیل این مقاله ثابت می‌کند که وضعیت گیلان از لحاظ بارش و منابع آبی تقریباً شش برابر بیشتر از متوسط کشور و تقریباً دو برابر متوسط جهانی است. در همه زمان مطالعه آمار ذیل، از خود بپرسید چرا با این‌همه پتانسیل آبی، پرباران‌ترین استان کشور با نباریدن یک ماه باران، دچار خشکسالی می‌شود؟ آب آشامیدنی مردمانش می‌بایستی از کوه‌های چهل چشمه کردستان بیاید؛ تازه آن‌هم در تابستان لب شور باشد.
اما محدوده جغرافیایی‌ای که گیلان نام دارد و ما در آن زندگی می‌کنیم، از نظر نگارنده استثناء جهان آفرینش است. این‌جا محل تخلیه همه ابرهای منطقه است و متوسط بارندگی سالانه آن بین 1100 تا 1400 میلی‌متر است. گیلان با تراز 28- متر از سطح دریای آزاد، علاوه بر این میزان بارندگی که خود دارد، به مانند چاله‌ای است سبز که در شرایط نرمال و ترآبی 7/3 میلیارد مترمکعب آب استان‌های هم‌جوار از طریق رودخانه‌های سفید رود، آستاراچای و بخش کوچکی از پلرود نیز به آن می‌ریزد. حجم آب تجدیدشونده استان گیلان 7433 میلی‌مترمکعب برابر با 4/7 میلیارد مترمکعب است که از این مقدار، بخش عظیمی، آب سطحی است. گیلان همچنین دارای 450 میلیون مترمکعب آب زیرزمینی می‌باشد.
با آن‌که 5/3 درصد جمعیت کشور در استان گیلان زندگی می‌کنند، ولی این استان 5/8 (از منابع دیگر 7/5) درصد پتانسیل آب تجدیدشونده کشور را در اختیار دارد که این امر نشان‌دهنده وضعیت مطلوب پتانسیل آبی استان گیلان است. اما همان‌گونه که می‌دانیم، به دلیل این‌که اکثر بارش‌ها در فصل پاییز و زمستان است و با توجه به نبود زیرساخت‌های آبی، هم‌اکنون حتی نمی‌توان از50 درصد پتانسیل آبی استان نیز استفاده کرد. با مهار و استفاده از کل پتانسیل منابع آب استان گیلان می‌توان به تنهایی 20 درصد مواد غذایی مورد نیاز کشور را در این استان تأمین کرد. این درحالی است که هم‌اکنون با همین میزان استفاده، 10 درصد مواد غذایی کشور در گیلان تأمین می‌شود.

تعریف خشکسالی
معیار تشخیص میزان خشکسالی و ترسالی، مقایسه میزان متوسط بارندگی در سال‌های گذشته به نسبت سال جاری است. در درجه‌بندی میزان خشکسالی و ترسالی نیز درصد بارندگی در یک سال آبی به نسبت میزان بارش نرمال محاسبه می‌شود. اگر بارندگی یک منطقه در یک سال آبی به نسبت بارش نرمال با کاهش 60 درصدی یا بیشتر روبه‌رو باشد، "خشکسالی بسیار شدید" اتفاق افتاده است. کاهش 45 تا 60 درصدی به نسبت بارش نرمال، شاخص "خشکسالی شدید" و کاهش 20 تا 45 درصدی بارش، مشخص‌کننده "خشکسالی متوسط" است. اگر این میزان کمتر از 20 درصد باشد، "خشکسالی خفیف" است که در حال حاضر بیش از 45 درصد از مساحت کشور با این وضعیت روبه‌رو هستند.
خشکسالی در تمام نقاط دنیا و حتی مناطق مرطوب رخ می‌دهد. گیلان پرباران‌ترین منطقه ایران است و به عنوان مثال، شهر رشت که به شهر باران معروف است، متوسط بارش سالانه آن 1362 میلی‌متر است. کمترین میزان بارندگی ثبت شده در شهر رشت به میزان 820 میلی‌متر بوده است. بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان هواشناسی، متوسط روزهای بارندگی در سال، 135 روز اعلام شده که کمترین میزان بارندگی سالیانه 820 میلی‌متر بوده و متوسط این میزان 9/1313 میلی‌متر است. معمولاً ماه‌های شهریور و مهر پرباران‌ترین ماه‌های سال است، ولی این امر ثابت نیست و گاهی هم ماه‌های فروردین، آبان، دی، بهمن و اسفند دارای بیشترین میزان بارندگی در سال می‌باشند.

رودخانه‌های گیلان
در استان گیلان 52 رودخانه (حوضه آبخیز) کوچک و بزرگ پرآب و دائمی وجود دارد که از مناطق مرتفع در غرب و جنوب استان سرچشمه گرفته و به دریای خزر می‌ریزند. به استثنای رودخانه‌های سفید رود، آستارا چای و بخش کوچکی از پلرود، مابقی در تمامی گستره خویش به استان گیلان تعلق دارند. از این تعداد رودخانه، 30 مورد آن سیل‌خیز بوده و هر ساله خسارت‌هایی را نیز به استان وارد می‌کند.

از مجموع رودخانه‌های سیل‌خیز گیلان، سفید رود دارای اهمیت بیشتری است. از دیگر رودخانه‌های گیلان می‌توان از خشکرود، گرکانرود، ماسوله رودخان، رودخانه پسیخان، کیا رود، شلمانرود، ناورود، مرغک، سیاهرود، آستارا چای، هود ول، کانرود، سیره لیره، چلوند، لمیر، حویق، جوکندان، خواجه کری، نوکنده، شفارود، چاف رود، خالکایی، پلنگ رود خان، قلعه رود خان، گشت رود خان، لزرجان آچار رود، مرسا رود و ... نام برد

نتیجه‌گیری
با توجه به همه موارد پیش‌گفته، مهمترین دلایل خشکسالی گیلان را می‌توان به صورت خلاصه در چند مورد عنوان کرد که مستقیماً با مسائل مدیریتی ارتباط دارد:
1- مشکلات مربوط به کمبود اعتبار، هرچند متوجه همه مناطق کشور است، اما از این واقعیت نیز نباید بگذریم که برخی از استان‌ها در نهایت بهره‌مندی و گیلان در کمترین حالت آن است. هرچند کمبود اعتبار، توجیه‌گر همه مشکلات آبی استان است، اما توجیه‌گر عدم پیگیری و یا نقش ضعیف آن‌ها در نهادهای تصمیم‌گیر کشوری نمی‌تواند باشد.
2- عدم توجه به موضوع آبخیزداری به عنوان یک عامل جلوگیری از خشکسالی در استان گیلان، مشکلات مربوط به عدم جمع‌آوری آب باران و سرازیر شدن آن به دریا در طول سال با توجه به میزان بارندگی گیلان.
3- مشکلات مربوط به کاهش حجم مخزن سد سفید رود و کاهش شدید ورودی آن و عمر سد که این کاهش، قسمتی مربوط به کاهش بارندگی حوضه آبریز است، اما قسمت بسیار آن مربوط به استفاده از آب سرشاخه‌های آن، یعنی رودخانه‌های قزل اوزن و شاهرود است که مسئولان گیلانی می‌بایستی بر حق آبه گیلان از این دو رودخانه اصرار ورزیده و آن را حفظ نمایند. هرچند در شرایط کنونی کشور، موضوع بحران آب کاری بسیار سخت بوده و همچنین است عدم اتمام طرح‌های متمم و مکمل چون طرح اسطور در میانه و یا افزایش میزان سطح زیر کشت در بعضی از استان‌های آبخور.
4- عدم توجه کافی به شبکه احداث شده برای بهره‌برداری از شبکه سد سفید رود که تقریباً در اکثر مسیرها رها شده و کشاورزان خود عملاً هرگونه که دل‌شان بخواهد از آن استفاده می‌کنند. ضمن این‌که قدمت بالا و پرشدن اکثر مسیرها از رسوبات، مشکل را دوچندان ساخته است. همچنین است مشکلات مربوط به لایروبی رودخانه‌ها و نهرها، از جمله دریچه‌گذاری و به‌طور کلی عدم قابلیت بهره‌برداری از سیستم آب‌رسانی موجود و عدم اتمام اجرای طرح‌های عمرانی چون طرح‌های D5 و مانند آن در رابطه با کانال‌های زمینی و آب‌رسانی.
5- عدم توجه به وضعیت سد سازی در گیلان و این درحالی است که در کشور بیش از 180 سد بزرگ و حدود 300 سد کوچک بعد از انقلاب به بهره‌برداری رسیده است و سهم گیلان از این میزان صفر بوده است. ضمن این‌که برای احداث سدهای جدید حداقل به اندازه متوسط نرم فعالیت سد سازی در کشور نیز هیچ اقدامی نشده است و سه سد درحال احداث شهر بیجار، پل رود و شفا رود در شهرهای رودبار، تالش و رودسر نیز در صورت ادامه با روند فعلی تا 150 سال دیگر به اتمام خواهند رسید. این موضوع هرچه باشد، یا به دلیل عدم برنامه‌ریزی یا عدم پیگیری است که هر دوی آن‌ها از تبعات مدیریتی ناشی می‌شود.
6- عدم توجه به روش‌های جدید آبیاری و اصرار بر روش‌های قدیمی و عدم برنامه‌ریزی و مطالعه بر روی آن‌ها که این رویکرد به دلیل اطمینان مقامات محلی از تأمین آب سفید رود و بارندگی بسیار ناشی شده است. همچنین است مشکلات مربوط به حفر چاه‌ها و تهیه ادوات و ماشین‌آلات و پمپ آب در راستای رفع نیاز آبی کشاورزی.
7- عدم توجه به منابع مختلف تأمین آب و اصرار بر استفاده از منابع آب‌های سطحی، آن‌هم تقریباً در اکثر نقاط استان از سفیدرود و عدم اجرای طرح‌های تجهیز و نوسازی اراضی جهت کاهش کثیری از هزینه‌ها در رابطه با موضوعات غرقابی، کشت توأمان، کشت دوم و به‌کارگیری انواع روش‌های علمی و مکانیزه در مصرف آب و نهاده و دیگر امور.
8- حذف نقش سَل‌ها (آب‌بندان‌ها) و عدم احیای مجدد آن‌ها، یکی دیگر از عوامل خشکسالی در گیلان است. همچنین است مشکلات تعمیق و لایروبی آب‌بندان‌ها و تالاب‌های طبیعی موجود جهت تزریق آن در مواقع خشکسالی.
9- عدم توجه به آلودگی منابع آب‌های سطحی و رودخانه‌ها توسط فاضلاب‌ها، پسماندهای جامد، کود و سموم شیمیایی و فلزات سنگین باعث شده است تا اکثر آب‌های سطحی غیرقابل استفاده و اکثر منابع آب‌های زیرزمینی گیلان آلوده و غیرقابل استفاده گردند.
10- عدم توجه به رعایت و نهادینه کردن فرهنگ اصلاح الگوی مصرف آب و عدم توجه به موارد مرتبط با هدررفت آب، موضوعی است که نه در گیلان، بلکه در کل ایران مورد توجه نبوده است.
امید آن‌که نام‌گذاری سال 1388 به نام "سال اصلاح الگوی مصرف" تأثیری مستمر و مداوم بر روند فعالیت مدیران و رویکرد مصرف‌کنندگان منابع آب داشته باشد.

مرتضی پیله‌ور جاوید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۸
حمید باقری و امیررضا باقری.

مزایای سد لاسک در گزارش مطالعاتی آن:

حجم کل مخزن۸۳/۶ میلیون مترمکعب.

   دبی سالانه تخلیه از سر ریز۲۸/۷ ملیون متر مکعب.

در فاز ساختمانی و اجرای پروژه عمرانی ایجاد اشتغال برای ۲۵۰ نفر در رده های مختلف کاری از کارگرهای ساده تا متخصصین حوزه سد و سدسازی بطور مستقیم و غیر مستقیم برای مدت حداقل ۵ سال.

تغییر در سطح درآمد و وضعیت اقتصادی منطقه با استفاده از نیروی کار بومی.

تامین آب کشاورزی به هنگام برای زمین های زیرکشت در فصول گرم سال.

جلوگیری ازبروز سیلاب های فصلی و روان آبهای جاری.

.کاهش حجم بار رسوبی در رودخانه و مصب منتهی به تالاب انزلی به میزان ۷۴۰۰۰۰ متر مکعب در سال

ایجاد زیستگاه جدید آبی برای پرندگان آبزی وکنار آبزی.

احداث حدودا ۲۰ کیلومتر جاده جدید با توجه به تخریب جاده قدیم.

احتمال احداث یک جاده جدید یا توسعه و گسترس و بزرگ تر کردن جاده های و راههای ارتباطی شهرستان شفت جهت تردد ماشین های حمل مصالح برای ساخت سد.

با ایجاد دریاچه،سیمای منطقه تغییر کرده وچشم انداز زیبا وجدیدی در این منطقه کوهستانی وجنگلی ایجاد میگردد. وتوسعه فعالیت های تفریحی،ورزشی وتوریستی وحتی توریسم سلامت را همراه خواهد داشت.

مهار سیلاب ها اثرات تخریبی وویرانگر را در پایین دست سد مهار، واراضی ، پلها ،جاده ها،پست های برق ومخابرات و… در امان خواهند بود.

مساحت مخزن سد لاسک۲۳۲ هکتار، حجم مخزن۴۸ میلیون متر مکعب و تبخیر سالانه از سطح مخزن ۲/۵ میلیون متر مکعب خواهد بود. بنابر این میزان تبخیر، رطوبت و بارش منطقه افزایش خواهد یافت!! با افزایش بارش تراکم پوشش گیاهی در اطراف وبالا دست را فراهم آورده وشاید شرایط برای رشد گونه های جدید وانقراض بعضی گونه های بومی شود.

زیستگاه آبی جدید محل مناسبی برای آبزیان وپرندگان مهاجر خواهدشد. با غرق شدن ۱۷۰ هکتار از اراضی جنگلی، شرایط بهتری برای زیستگاه جنگلی ومراتع فراهم می­شود. سد سبب مهاجرت معکوس در سکونتگاههای بالا دست خواهد شد.

عمر طبیعی سد لاسک حداقل ۵۰ سال تخمین زده میشود. با کاهش قدرت ذخیره سازی سد منجیل بارسوبات وکاهش ورودی آب رودخانه های شاهرود وقزل اوزن( دو شاخه اصلی سپید رود) آب برای ۸۰۰۰ هکتار ا راضی منطقه فراهم میشود. به ابن امر آب شرب شهر شفت واحمدسر گوراب و صدها روستا اضافه میشود.

سد لاسک در اشتغال منطقه وتوسعه گردشگری تاثیر مستفیم وانکار ناپذیری خواهد داشت.

و اشتغال‌زایی و خدمات گردشگری از تأثیرات مثبت احداث آن در شهرستان شفت خواهد بود. ذخیره آب پشت سد که مستقیماً از کوهستان‌های شفت آبگیری می‌شود ضمن تأمین آب کشاورزی این شهرستان، از روان شدن سیلاب‌های فصلی رودخانه‌های شفت نیز جلوگیری می‌کند و در کل اتفاق بسیار مثبتی برای شهرستان شفت خواهد بود

می­توان با برنامه ریزی در ساخت سد طوری عمل کرد که علاوه بر مزایای تامین ابهای کشاورزی و بقیه موارد سد را برای جذب توریست های داخلی و خارجی ساخت تا بر مزایای سد اضافه شود و در کنار تخریب هایی که بوجود می­اورد بتوان خوبیهای احداث را نیز برجسته کرد.

معایب و چالش های سد از جمله سد لاسک:

شاید اولین و مهمترین چالش احداث سدها بحث فرهنگ و سنت منطقه است که احداث سد با تغییراتی که ایجاد می­کند و می­اورد موجب تغییر در فرهنگ بومی مردم ان منطقه شده و این شاید چیزی است که در کنار اثار مخرب زیست محیطی خوشایند مردم منطقه احداث سد نیست.

از دست رفتن زیستگاه‌های جنگلی و حیات وحش منطقه و مشکلات ناشی از انتقال مراکز سکونتگاهی واقع در محدوده مخزن و کاهش ۷‌درصدی از آورد رودخانه امامزاده ابراهیم(ع) به تالاب انزلی، تخریب، فرسایش و آلودگی صوتی عملیات اجرایی سد در منطقه از اثرات زیست‌محیطی ساخت سد خواهد بود.

اراضی جنگلی که بر اساس معیارهای بین‌المللی اتحادیه بین المللی محافظت ازطبیعت (IUCN) در این منطقه وجود دارد شامل‌گونه‌های جنگلی شمشاد، سرخدار و گردو است و همچنین‌پوشش گیاهی داخل مخزن نیز شامل ‌گونه‌های درختی ممرز، انجیلی و سایر‌گونه‌های پهن‌برگ جنگل‌های هیرکانی است.

تخریب جنگل

سد لاسک با حجم مخزن ٤٨ میلیون‌مترمکعب که با هدف تأمین آب کشاورزی، آب آشامیدنی و تولید انرژی برقابی شهرستان شفت در دست ساخت است، موجب تخریب بخش زیادی از جنگل‌های هیرکانی و جابه‌جایی چند روستا در این شهرستان می‌شود. طبق ارزیابی‌های زیست‌محیطی که در سال گذشته صورت گرفت، با ساخت این سد ۹۴/۲ هکتار از جنگل‌های هیرکانی که در داخل مخزن سد قرار دارند کاملا از بین خواهند رفت. همچنین خالی شدن چند روستا و منتقل شدن بیش از ۲ هزار نفر از اهالی این روستاها به مناطق دیگر و اثرات اجتماعی و فرهنگی این انتقال باوجود تأمین آب کشاورزی منطقه، از دیگر مشکلات ساخت این سد خواهدبود.

که شاید بتوان عمده ترین مساله در احداث سد همین جابجایی افراد و ساکنین خانواده های روستایی که ابا اجدادی در این مناطق روستایی سکونت گزیده اند و تمام عمر خود را در روستاها با وجود نبود امکانات گذرانده­اند و با تلاش و کوشش فراروان و نبود امکانات مدرن شهری و یا امکانات مدرنی که بعضی روستاهای برخوردار هستند امرار معاش نموده اند و حتی محصولات خود را به نقاط شهری نزدیک و شاید حتی دورترین نقاط کشور کشور صادر نموده اند و تا حدودی نیز در این بخش موفق بوده­اند.

مساله جابجایی و کوچاندن افراد از روستا شاید مهمترین مساله بخش احداث سد لاسک است که که شاید با احداث سد لاسک و جابجایی خانوارها از این مناطق به شهرها منجر به مرگ تدریجی انها شده و اصالت و پیوند بین خانوارها و روستاها و جنگل را از انها گرفته و شاید مرگ تدریجی این افراد را فراهم اروده است.

اثرات مخرب سدها و سدهای اجرا شده

یکی از عوامل تخریب محیط زیست را سدسازی ها عنوان می کنند که می تواند آسیب های جبران ناپذیری به جنگل ها، رودحانه ها، کوهستان ها، آبخیزها، دریاچه ها، تالاب ها، دشتها و حتی دریاها وارد کند. حتی گروهی از اساتید دانشگاه ها پا را از این نیز فراتر گذاشته و معتقدند که سد سازی فعالیتی بیابان زا به حساب می اید. آنها می گویند، هر سد سالانه بخشی از آب تجدید پذیر کشور را تبخیر می کند که این رقم تا بیش از ۵ میلیارد متر مکعب نیز می رسد که موجب تبخیر آب تجدید پذیر کشور در پشت سدها می شود. متاسفانه در کشور ما سدها سبب تخریب یا تهدید جدی اکوسیستم های آبی و زیستگاههای وابسته به آن در تالاب ها و دریاچه ها شده اند.

به عنوان مثال کرمان از جمله استان های خشک ایران به شمار می آید که در بهترین شرایط بارندگی ها هم نمی توان به سطح بارش ها در این نقطه اعتماد کرد. با این حال وقتی ایران در خشکسالی ها قرار دارد دیگر می شود به خوبی حال و روز کرمان را درک کرد. اما بازی به همین جا ختم نمی شود. به موارد فوق، اضافه کنید سدسازی ها را تا مشخص شود چه فاجعه ای در گرم ترین استان کشور رخ می دهد.

چندی قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه اکوسیستم شهر فهرج به علت کم آبی در حال نابودی است و اگر قرار است حیات جانوران و گیاهان و زیستگاه آنها مورد حمایت قرار گیرد، باید آب مورد نیاز آنها از سد نساء تامین شود

باز هم با نگرانی و از قول صابنظران باید گفت که امروز صنعت سد سازی فقط در کشورهای در حال توسعه رونق دارد و این در شرایطی است که بازار آن در کشورهای توسعه یافته، برچیده شده است. اثرات منفی سدها بر روی محیط زیست فیزیکی، بیولوژیکی و اجتماعی آن قدر زیاد است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته از دهه ۷۰ به بعد دیگر نه تنها سدی نمی سازند بلکه به جمع کردن و برچیدن سدهای خود به قیمت های بسیار گزاف پرداخته اند تا اثرات منفی آنها را بر محیط زیستشان را بزدایند و رودخانه ها و سفره های آب زیرزمینی خود را احیاء کنند.

سد لاسک و میزان اعتبار اختصاص داده شده به ان:

احداث سد مخزنی لاسک که جزء پروژه های ملی محسوب می شود که با اعتبار ۵۱۰ میلیارد تومان به دلیل کمبود منابع ساخت به بخش خصوصی واگذار شد ولی به دلیل وجود ۵۰ هکتار از جنگل های هیرکانی در منطقه و خطر نابودی این جنگل های در اثر احداث این سد تاکنون سازمان محیط زیست مجوز ارزیابی محیط زیستی برای این پروژه ملی صادر نکرده است.

یک امار کوتاه از تعداد سدهای احداث شده در کشورهای اروپایی:

آماری از تعداد سدهای ساخته شده در دنیا گویای این حقیقت است که در دنیای پیشرفته از حداکثر پتانسیل های موجود برای ساخت سدها استفاده شده و فقط کشورهای فقیر و عقب مانده از این نعمت خدادادی بی بهره مانده اند.
کشورهای فرانسه، انگلستان، برزیل، مکزیک، کره جنوبی و ترکیه هر یک بیش از ۵۰۰ سد بزرگ دارند در صورتی که کشورهای عقب مانده ای نظیر بنگلادش، لائوس، هایتی، اوگاندا، گابن، سیرالئون، مالی و کنگو هر یک کمتر از دو سد دارند و این در حالی است که همه ساله اخباری از تلفات ناشی از سیل در این کشور ها منتشر می شود.

            بهزاد رجبی  صبح شفت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۶ ، ۱۹:۰۹
حمید باقری و امیررضا باقری.