روایت از آقای حاج حسن خرّم دل
به بهانه عید نوروز یادی می کنیم از روزهای عید 50 سال قبل در کمسار بزرگ. افراد سالخورده کمسار نقل می کنند که قبل از فرا رسیدن عید مراسم متعددی مثل چهارشنبه سوری، نوروزی خوانی و دیگر برنامه ها برگزار می شد. امّا پس از تحویل سال خانواده ها به خانه یکدیگر می رفتند و سال نو را به همدیگر تبریک می گفتند. لازم به ذکر است که خانم های خانه انواع حلوا، شیرینی و نان برنجی( لاکّو ) درست کرده برای پذیرایی نزد میهمانان می آوردند.نوجوانان روستا برای تبریک عید حتّی به روستاهای اطراف نیز می رفتند و صاحبخانه ها به آنها دست ساخته های خود و مرغانه( تخم مرغ ) هدیه می دادند. فروشندگان دوره گرد هدایای به دست آمده نوجوانان را می خریدند و در بالای تپه ( کولَه سَر ) به فروش می رساندند. در محل تجمّع مردم( کُلَه سَر ) بازیهای مختلفی از جمله کُتَک بازی و قِیْش بازی و .... انجام می شد. هر روز صبح تا غروب در محیط بازار و اطراف آن شلوغ و سر و صدا بود؛ حال و هوای عید و جشن و شادی در رخسار مردم آشکار بوده است! به قول معروف دلخوش بودند هر چند فقر مالی داشتند! افرادی که برای اشتغال به شهرهای دیگر مهاجرت می کردند، خودشان را ملزم می کردند که در ایام عید نوروز به زادگاه خویش برگردند و با دوستان خویش روزگار را سپری نمایند.
شایان ذکر است که اهالی روستاهای اطراف، حتّی مناطق دیگر( طارم و رودبار ) به کمسار می آمدند! برخی از فروشندگان دوره گرد طارمی و رودباری نفت، زیتون و صابون و .... را در این ایام به فروش می رساندند. نفت را درون " خیک " ریخته با اسب و قاطر می آوردند و با شیشه به مردم می فروختند.
روز 13 فروردین( سیزده بدر ) بیشتر مردم به صیقلکومه( لات= روبار کنار) می رفتند.
گردآوری: ابراهیم خرّم دل